loading...
راز های موفقیت در زندگی
میلاد حیدری بازدید : 7280 شنبه 25 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

جک کنفیلدزندگی شخصی:

جک کنفیلد در 19 آگوست 1944 در تگزاس متولد شد. او یک مسیحی و یک دموکرات بوده و از سرگرمی‏هایش می‏توان به تنیس، مسافرت، اسکی، پیاده‏روی، بیلیارد، مطالعه و نواختن گیتار اشاره کرد. کنفیلد در سال 1962 از دبیرستان نظامی Linsly در ویرجینا، فارغ‏التحصیل شد و سپس در سال 1966 مدرک کارشناسی خود در زمینه‏ی تاریخ چین را از دانشگاه هاروارد دریافت نمود. او سه بار، در سال‏های 1971، 1978 و 2001 ازدواج کرد که از همسر اول خود صاحب دو فرزند و از همسر دومش نیز صاحب یک پسر شد

 

زندگی حرفه‏ای:

جک کنفیلد هم‏اکنون یکی از سخنرانان انگیزشی و از نویسندگان برجسته آمریکا می‏باشد. او پیش از آغاز نویسندگی و سخنرانی، معلم مدرسه بود و سپس دو سال نیز زیر دست دابلیو کلمنت استون کار کرد. کنفیلد علاوه بر کتاب‏ها و سخنرانی‏های بسیار موفقش، بیشتر شهرت خود را مدیون مجموعه کتاب‏های «سوپ جو برای روح» است. او این مجموعه را به کمک همراه همیشگی‏اش مارک ویکتور هانسن، درسال 1990 به رشته‏ی تحریر درآورد. آنها توانستند در طی سه سال 68 داستان برای این کتاب گردآوری کنند. موفقیت فوق‏العاده این مجموعه باعث تدام آن شد تا جائیکه تا به حال نزدیک به 200 عنوان از آن در تیراژی در حدود 112 میلیون نسخه که به 47 زبان ترجمه شده، به چاپ رسیده است. به گفته‏ی مجله USA Today، مجموعه کتاب‏های «سوپ جو برای روح»، جزء 150 کتاب برتر جهان در 15 سال اخیر بوده است

جک کنفیلد کنفیلد در جولای سال 2004 «شورای رهبری تحول‏بخش» را تأسیس کرد و گروهی از اساتید، سخنرانان، مربیان، نویسندگان، محققان و مشاوران بزرگی، که در زمینه‏ی پیشرفت‏های شخصی و حرفه‏ای فعالیت می‏کردند، را گرد هم آورد. از جمله‏ی این بزرگان می‏توان از جان اساراف، مایکل بک ویث، جان گری، استیون کاوی، دبی فورد، جیمز آرتور ری و پال شیلی نام برد. اعضای این شورا تقریباً اواسط هر سال برای تبادل اطلاعات و به اشتراک گذاشتن دست‏آوردهایشان گردهم جمع می‏شوند. در سال 2005، سازندگان و دست‏اندرکاران فیلم راز نیز، در این گردهمایی شرکت کرده و با اعضای شورا مصاحبه کردند. تا ماه ژانویه سال 2009، 99 نفر از شخصیت‏های برجسته، عضو این شورا بودند

 جک کنفیلد تا به حال به عنوان یک چهره موفق و برتر و یک شخصیت شناخته شده در جامعه‏ی جهانی، مهمان برنامه‏های تلویزیونی مشهوری نظیر صبح بخیر آمریکا، بیست/بیست، رو در رو، PBS، اپرا وینفری، مونتل ویلیامزو لری کینگ بوده است

 هر چند که چک کنفیلد زمینه‏های مختلف موفقیت فردی، خانوادگی و مالی را در سمینارها و کتاب‏هایش آموزش می‏دهد، اما عمده‏ی شهرت و اعتبار او به خاطر تأکید بر تأثیر اعتماد به نفس در دستیابی به موفقیت و آموزش‏هایش در این زمینه می‏باشد

 از برخی افتخارات این استاد موفقیت می‏توان از کسب عنوان «جوان برجسته‏ی سال» در سال 1978 و دریافت مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه سانتا مونیکا در سال 1981 را نام برد

 شرکت‏های بزرگ و صاحب‏نامی چون مایکروسافت، هوندا، زیمنس، سونی، مریل لینچ، ویرجین ریکوردز، فدرال اکسپرس، زیراکس، دایملر کرایسلر، دومینوز پیتزا از همکاری جک کنفیلد به عنوان مدرس و مشاور بهره برده‏اند

سایت اختصاصی جک کنفیلد: www.jackcanfield.com

 

 

میلاد حیدری بازدید : 1036 شنبه 25 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

 

 

آنتونی رابینزآنتونی رابینز موفق‌ترین، مشهورترین و پرطرفدارترین نویسنده و سخنران انگیزشی در جهان است. هر چند که خود اصرار دارد به جای «سخنران انگیزشی»، «مربی منتهای کارآیی» نامیده شود

او در مدت کوتاهی به بیشترین آرزوها و رویاهای جوانی خود جامه عمل پوشانید و توانست درآمد سالیانه خود را از 38 هزار دلار به بیش از یک میلیون دلار افزایش دهد

 

آنتونی رابینز در 29 فوریه 1960 در شمال هالیوود، در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد. او در منطقه «آزوسا»ی لس‎‌آنجلس کودکی خود را پشت سر گذاشته و در دبیرستان «گلندورا» به تحصیل پرداخت. زمانی که او 7 ساله بود والدینش از هم جدا شدند. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگونی شبیه ظرف‌شویی، کارگری و مستخدمی رو آورد

در سنین بین 18 تا 22 سالگی در دفتر کار «جیم رون» به عنوان بازاریاب و مبلغ سمینارهای وی شروع به کار کرد. تونی به عنوان بخشی از شرایط این شغل، تمام آثار مکتوب و صوتی جیم رون را خواند و گوش کرد. در این سال‌ها او در یک آپارتمان چهل متری در محله‌ای فقیرنشین زندگی میکرد. به گفته خودش ناچار بود ظرف‌های غذای خود را در وان حمام بشوید. گذشته از فقر مالی، بر اثر پرخوری و خوردن غذاهای چرب وزنش به 120 کیلو رسید

وی در عین چاقی، تنبلی و فقر، آرزوهای جاه طلبانه‌ای داشت و در عالم خیال خود قصر زیبایی را کنار جنگلی بزرگ تصور می‌کرد، او سرانجام تصمیم گرفت برای رسیدن به آرزوهایش کمر همت بندد و با چاقیش مبارزه کند. به همین خاطر برای رسیدن به این هدف به مطالعه چند کتاب پرداخت، اما مطالب کتاب‌ها ضد و نقیض بود و خودش به این نتیجه رسید که با فکر سالم میتوان بدنی سالم داشت. او توانست 15 کیلوگرم در مدت دو ماه کم کند

با وجود قد بلندش، می‌خواست تناسب اندام داشته باشد. او معتقد بود برای نظم بخشیدن به تفکرات باید به حفظ تناسب اندام اقدام کند. او به کلاس‌های روانشناسی رفت و با این علم آشنا شد. در سال 1984 شیوه‌های تازه روانشناسی را برای تعدادی از قهرمانان ورزشی مورد آزمایش قرار داد و دستمزدی دریافت کرد و به وضعیت زندگی فقیرانه‌اش سر و سامانی داد

سپس نزد «جان گریندر» (یکی از پایه‌گذاران NLP به همراه ریچارد بندلر) اصول و روش‌های NLP (Neuro-Linguistic Programming) را آموخت و به تدریس آن‌ها پرداخت. گریندر، رابینز را تشویق کرد که به پدیده‌ی «راه رفتن بر آتش» بپردازد و رابینز با آموختن روش‌های روانی شرطی کردن ذهن برای این کار، شروع به ارایه‌ی سمینارهایی کرد که در پایان آن‌ها، تمام شرکت‌کنندگان با پای برهنه بر بستری از زغال گداخته راه می‌رفتند

در نهایت رابینز علاقه خود را در زندگی پیدا کرد. او وارد رشته روانشناسی شده و سمینارها و سخنرانی‌های متعددی را در شهرهای مختلف برگزار کرد. او با شیوه‌های روان‌درمانی خاص خود، به برطرف کردن مشکلات مردم از قبیل ترس، افسردگی، یأس و ناامیدی پرداخت

آنتونی رابینز در سال 1986 کتاب قدرت نامحدود را منتشر نمود. در همین سال با بکی رابینز ازدواج کرد. او برای بهبود عملکرد کارکنان ادارات، نکات روانشناسی مفیدی را بیان کرد و مشاوره افراد بزرگ دنیا را در دنیای علم عهده‌دار شد

 رابینز علاقه زیادی به کمک به افراد دارد. او می‌خواهد جهان را برای زیستن، بهتر سازد. او سال‌هاست که بدون چشم‌داشتی، نیرو و منابع خود را در اختیار نیازمندان گذاشته است. او در سال 1991 بنیادی غیرانتفاعی تأسیس کرد که هدفش کمک به کودکان عقب مانده و افراد بی‌خانمان، سالمندان و زندانیان است

رابینز در سال 2001 از همسر اول خود جدا شد و کمی بعد با سِیج رابینز ازدواج کرد. او درباره جدا شدن از همسر اولش در گزارش تلویزیونی شبکه CNN گفت که پایان دادن به این ازدواج برایش بسیار دشوار بوده و طلاق گرفتن از بکی، سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش و به خاطر خودِ وی بوده است

با گذشت سال‌ها رابینز یافته‌های خودش را با NLP تلفیق کرد و روش جدیدی به نام NAC (Neuro Associative Conditioning) ارایه کرد. او همچنین پایه‌گذار «روانشناسی نیازهای انسانی» است و تا به حال روش‌های متعددی برای موفقیت در زمینه‌های مختلف ابداع کرده است که در کتاب‌ها، برنامه‌های صوتی و سمینارهایش ارایه می‌شود.

رابینز اکنون 49 سال دارد و با همسر و دو فرزندش در «دلمای» کالیفرنیا در همان قصری که در رویاهایش می‌پروراند زندگی می کند، اما از کمک کردن به دیگران دریغ ندارد و چندین بنیاد خیریه و مؤسسه مشاوره رایگان تأسیس کرده است.

 

گفته‌هایی از آنتونی رابینز:

چیزی به نام شکست وجود ندارد. فقط نتایج وجود دارند

یک تصمیم واقعی با این حقیقت سنجیده می‌شود که دست به کی عمل جدید بزنید. اگر عملی در کار نباشد، در واقع تصمیم نگرفته‌اید

اگر همان کاری که همیشه انجام داده‌اید را انجام بدهید، همان چیزی نصیبتان می‌شود که همیشه شده است

آدم‌ها تنبل نیستند. فقط هدف‌های ضعیفی دارند... یعنی هدف‌هایی که به آن الهام نمی‌بخشند

تنها چیزی که جلوی رسیدن مردم به خواسته‌هایشان را می‌گیرد، بهانه‌ای است که چرا نمی‌توانند به آن برسند

آنتونی رابینز

 آنتونی رابینز

 

 

 

میلاد حیدری بازدید : 528 جمعه 24 اردیبهشت 1389 نظرات (0)


چگونه می‌توان تنفرها را به عشق، کینه‌ها را به محبت، یأس‌ها را به امید، دشمنی‌ها را به دوستی، زشتی‌ها را به زیبایی، ضعف‌‌ها را به قوت، شکست‌ها را به موفقیت، تلخی‌ها را به نشاط و مشکلات را به فرصت‌ها تبدیل نمود؟
بعضی‌های در هر فرصتی که پیش می‌آید به مشکلاتش می‌اندیشند اما برخی‌ها در مشکلات به فرصت‌ها می‌اندیشند. برخی از نردبان نگرش‌های سازنده صعود می‌کنند و برخی به خاطر داشتن نگرش‌های غلط سقوط می‌کنند. نوع نگرش‌ها در برکشیدن یا فرو کشیدن انسان بسیار مؤثرند. برای فهم و درک بیشتر تأثیر نگرش‌ها در زندگی آدمی توجه به نکات ذیل ضروری است :
۱) نگرش‌ها نوع زندگی ما را مشخص و تعیین می‌کنند
نگرش‌ها نمایانگر توقعات ما از زندگی است. زندگی ما بی‌شباهت از هواپیما نیست اگر بینی ما رو به بالا باشد صعود می‌کنیم و گر رو به پایین باشد خطر سقوط وجود دارد.
در این زمینه به داستان ذیل توجه کنید تا اهمیت نوع نگرش بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پدربزرگ عصرها دراز می‌کشد و چرت می‌زند یکی روز نوه‌های پیرمرد برای شوخی کمی پنیر بدبو لای سبیل پدربزرگ می‌ریزند. اندکی بعد پدربزرگ از خواب بیدار می‌شود و با خود می‌گوید این اطاق چه بوی گندی دارد! به طرف آشپزخانه می‌رود حس می‌کند آشپزخانه هم همان بوی بد را می‌دهد. از آشپزخانه به بیرون از خانه می‌رود تا هوای تازه تنفس کند. اما با تعجب متوجه می‌شود که هوای بیرون هم ناراحت کننده است. بنابراین با لحن اعتراض آمیز می‌گوید : همه دنیا را گند گرفته! زمانی که طرز فکر ما به پنیر بد بو آغشته باشد تمام دنیا بوی بد می‌دهد.
حقیقت یکی است این واقعیت‌ها هستند که متفاوت جلوه می‌کنند. ادراک انسان‌ها تابع افکار و اندیشه‌هایشان است برای تغییر زندگی منتظر تغییر دیگران و یا منتظر عوض شدن دنیا نباشید بلکه تغییر را در خود جستجو کنید و منتظر معجزه نباشید بلکه خود معجزه‌گر باشید.
بزرگی می‌گوید ۲۵ سال تلاش کردم برای زندگی بهتر زنم را تغییر دهم نتوانستم ۲۵ دقیقه فکر کردم که خودم را تغییر دهم، وقتی که خودم را تغییر دادم زندگی جهنمی ما زندگی بهشتی شد. آحاد جامعه ما نیازمند این پیام الهی هستند تا باور کنند که می‌توان جور دیگر دید و به گونه‌ای دیگر هم زیست.
۲) نگاه و نگرش ما تکلیف روابط ما را با مردم معلوم می‌کند
سرتاسر زندگی ما متأثر از روابط مردم است اما همچنان چگونگی ارتباط مؤثر با مردم یکی از چالش‌های دشوار زندگی است با برخی مردم نمی‌توان ارتباط مؤثر ایجاد کرد و بدون آنها نیز نمی‌توان کارها را پیش برد. در برقراری ارتباط با دیگران به یاد داشته باشیم که :
آنچه درون وجود ما اتفاق افتاده، درون وجود هیچکس دیگر به همان صورت رخ نداده است
گاهی طرز برخورد ما مانند آن را راننده‌ای است که پس از تصادف از خودرو بیرون می‌پرد و فریاد کنان به راننده مقابل می‌گوید : شما چه مرگتان شده است؟ امروز تو پنجمین نفری هستی که به ماشین من می‌زنند! نگرش مثبت عامل موفقیت است افرادی پیشرفت و ترقی می‌کنند که نگرش سازنده داشته‌اند. پیشرفت و ترقی به این افراد نگرش برجسته نمی‌دهد بلکه نگرش برجسته است که سبب موفقیت آنها می‌شود.
زندگی ما عکس‌العمل‌هایی از عمل ما است. یک اندیشه زیبا و مثبت، یک بهشت را در زندگی می‌سازد و یک اندیشه غلط و منفی جهنمی را در دنیای انسان خلق می‌کند. انسان‌ها هر آنچه را بیاندیشند خلق می‌کنند. فرق یک انسان موفق با یک انسان شکست خورده در نظام تفکر و اندیشه آنها نهفته است. فقر نتیجه فکر فقیرانه یک انسان است و ثروت حاصل فکر ثروت جویانه یک انسان دیگر، انسان‌ها همان هستند که می‌اندیشیدند.
۳) تنها فرق بین موفقیت و شکست، نوع نگاه است :
شما در هر کاری اگر فکر کنید که موفق می‌شوید یا فکر کنید که شکست می‌خورید، در هر دو صورت درست فکر کرده‌اید. اگر فکر کنید که موفق خواهید شد، این اندیشه مثبت به عنوان موتور محرکه شما را به حرکتی و عملی وا می‌دارد که آن حرکت و عمل، شما را به موفقیت می‌رساند و اگر از قبل فکر کنید که شکست خواهید خورد، نوع رفتار و عملتان به گونه‌ای شما را به شکست رهنمون خواهد شد.
افرادی که دائماً روی بدبختی‌ها، ناراحتی‌ها و مشکلات زندگی متمرکز می‌شوند، زندگیشان به شکست می‌انجامد و آنهایی که مرتباً به زیبائی‌ها، شادی‌ها و موفقیت‌های زندگی متمرکز می‌شوند، به موفقیت نیز می‌رسند. به همین خاطر گفته می‌شود از تمرکزهای خود مراقبت کنید، به عنوان مثال تمرکز به روی یک منظره زیبا در انسان روحیه بالاو فکر مثبت ایجاد می‌کند و تمرکز روی منظره زشت و دلخراش انشان را مأیوس و فکر منفی تولید می‌کند.
نوع پرسش‌هایی که ما از خود می‌کنیم کیفیت زندگی ما را رقم می‌زند ممکن است سئوال بدینگونه باشد : چرا من خوشبخت هستم؟ یا چرا من بدبخت هستم؟ فرق این دو سئوال فاصله بین خوشبختی و بدبختی است به نظر شما این دو سئوال چه تأثیری در زندگی ما دارند؟
ارتباط بین دو انسان ارتباط بین دو دل است، بر هر دلی یک قفل رمزداری است که هنر انسان‌ها در پیدا کردن رمز آن قفل‌ها است، تا بتوانند خانه دل انسان‌ها را بگشایند. البته در ارتباطات هدف فقط گشودن قفل خانه دل نیست بلکه باید توانایی این را داشت پس از گشودن بتوان در آن نقشی زیبایی نیز به تصویر کشید.
۴) نگرش اولیه در انجام هر کاری بسیار مهمتر است:
وجود نگرش درست در شروع هر کار و فعالیتی ضامن موفقیت و نتیجه کار است. سرنوشت و نتیجه بسیاری از کارها پیش از شروع معلوم می‌شوند. حکایت ذیل بیانگر نوع نگرش اولیه در فروشنده است.
دو فروشنده مأمور می‌شوند به جزیره‌ای رفته و در آنجا کفش بفروشند فروشنده اول به محض ورود به جزیره یکه خورد، زیرامتوجه شد که اهالی آن جزیره کفش ندارند و لذا بی درنگ تلگرافی به شرکت سازنده کفش فرستاد و پیغام داد ما فردا بر می‌گردیم در اینجا هیچ کس کفش نمی‌پوشد.
فروشنده دوم با دیدن همان صحنه ذوق زده شد و بی‌درنگ به شرکت تلگراف فرستاد و در آن تقاضا کرد فوراً ۱۰.۰۰۰ حفت کفش برای من بفرستید زیرا همه افراد این جزیره کفش لازم دارند.
۵) نگرش‌ها می‌توانند گرفتاری و مشکلات را به خیر و رحمت مبدل سازند:
فرصت و مانع با هم چه فرقی دارند؟ فرق آنها در دید ما است هر فرصتی مشکلی دارد و هر مشکلی فرصتی اصولاً انسان‌ها دو گونه هستند برخی از انسان‌ها اصولاً مثبت‌اند و امیدوار، چهره‌ای گشاده و متبسم دارند و از لحظه، لحظه زندگی لذت می برند. در هر پیش آمدی به فرصت‌های آن می‌اندیشند و هر گونه موانع و مشکلات پیش‌آمدها آنها را تسلیم خود نمی‌کند و اعتقاد دارند آینده بهتر از گذشته خواهد بود. از مشکلات به دلیل اینکه فرصت‌هایی در اندرون دارند استقبال می‌کنند و اعتقاد دارند فقط در گورستان، امنیت فراوان است، در بدر به دنبال حادثه و فرصت هستند.
نوع دوم انسان‌ها بر خلاف دسته اول منفی‌نگر هستند مرتباً به نارسائی‌ها و کمبودها خود تمرکز دارند همواره فکر و خیال منفی در سر دارند. چنین افرادی روحیه افسرده و غمگین دارند و چهره آنها همواره عبوس و گرفته است و از لحظه، لحظه زندگی رنج می‌برند اینگونه افراد پنجره فرصت‌ها را بسته و از پشت پنجره نظاره‌گر رخدادهای بد هستندو از ترس اینکه ممکن است در دل هر فرصتی مشکل باشد فرصت‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌دهند. طرح سئوال این است که چگونه انسان‌های نوع دوم را به نوع اول تبدیل کرد؟ برای پرواز در آسمان زندگی به دو بال نیاز است :
▪ بال روحیه
▪ بال باور با ایجاد باورهای درست و روحیه عالی می‌توان مثل عقاب بلند پرواز شد باورهای غلط و روحیه ضعیف فقط می‌توان مثل جغد در خرابه‌ها پرواز نمود.
۶) نگرش ما می‌تواند آینده‌های بسیار نوید بخش برای ما به ارمغان بیاورد:
نگرش‌های ما آینده را می‌سازند، نگرش‌های خوب و زیبا آینده خوب و نگرش‌های منفی آینده‌ای بد را می‌آفرینند در نبرد داود وجالوت، سربازان وقتی جالوت را می‌دیدند وحشت زده با خود می‌گفتند این هیولا انقدر بزرگ است که نمی‌توان او را کشت " اما داود همین غول را دید و گفت : " ضربه‌های من حرام نمی‌شوند چون به هر جا بزنم به بدن او می‌خورد.
از فرنک لوید رایت معمار بزرگ و نام‌دار در سن ۸۳ سالگی پرسیدند از میان کارهای بزرگی که کرده‌ای کدام را بیشتر می‌پسندی، او پاسخ داد کار بعدی را !
نقل می‌کنند از یک راننده تریلی ۱۸ چرخ که همواره در مسافرت و رانندگی هستی، چه می‌کنی که خسته نمی‌شوی؟ در پاسخ گفت بعضی راننده‌ها صبح‌ها « سرکار می‌روند، ولی من از این شهر به آن شهر ماشین سواری می‌کنم ».
آینده‌ای وجود ندارد بلکه آینده را می‌سازند. انسان‌هایی که نگرش‌های مثبت دارند آینده‌ای پر از موفقیت خواهند داشت زیرا باورهای خوب، اندیشه‌های زیبا در نتیجه تلاش‌های مؤثر خواهند داشت آنهایی که نگرش‌های منفی، باورهای غلط، اندیشه‌های نادرست دارند آینده آنها را هر طور خواست می‌سازد.

میلاد حیدری بازدید : 887 جمعه 24 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

thesecret4u.vov.ir

 

راز و رمز پولدار شدن

 

در این مقاله سعی داریم چهار کلید موفقیت را به شما معرفی کنیم البته نوعی از موفقیت که در آینده شغلی شما و کسب در آمد بیشتر کمک کننده باشد. مطمئنیم شما نیز می توانید موفقیت خود را با آن ها تضمین کنید ...

 

کلید اول
تخصص عبارت است از توانایی شما در بكار بستن استعدادتان آنهم در قسمتی حیاتی كه برای شما یا مشتریانتان ارزشمند است. انتخاب این قسمت كه در چه زمینه ای تخصص داشته باشید در موفقیت بلند مدت شما بسیار تعیین كننده است. شما در چه زمینه ای تخصص و مهارت دارید؟
جنبه های مثبت خود را تقویت کرده ، موارد ضعیف را در اولین فرصت ممکن ، شناسائی و اصلاح نمائید.

کلید دوم
تمایز عبارت است از اینكه چگونه در یك یا چند زمینه كه تخصص دارید یا كارایی شما بهتر است برتری خود را نشان دهید.
توانایی شما در متمایز كردن خود براساس كیفیت كار بالا بسیار مهم و كانون فعالیت شغلی شماست.
شما به عنوان یك فرد باید حداقل در یك زمینه كاری برتر باشید. اگر از كارفرما یا كارمندان شما درباره شما بپرسند:
«برتری او در چه زمبنه ای است؟» آنها چه جوابی در مورد شما خواهند داد؟ در كدام قسمت كار ،شما برجسته هستید؟

 

چه كاری را بهتر از هر كسی انجام می دهید؟ چه كاری را اگر شما انجام دهید سود زیادی نصیب سازمان شما می شود.
اگر تاكنون در حرفه خود یك زمینه را مشخص نكرده اید تا در آن بهترین باشید، باید زودتر اقدام كنید.
نقشه شما برای تبدیل شدن به فردی برجسته ،در حرفه خود چیست؟ و چگونه میزان برتری خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در یك زمینه كاری اندازه می گیرید؟ این اندازه گیری، استاندارد شما را برای كارایی نشان می دهد.
بهترین بودن در یك زمینه مهم از شغل و حرفه شما بیشتر از هر چیزی به پیشرفت شما كمك می كند.
اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید.

کلید سوم
تقسیم بندی عبارتست از توانایی شما در مشخص كردن افراد و سازمانهایی كه سود بیشتری برای شما دارند. نحوه كار بدین صورت است كه شما به طور واضح مهمترین مشتریان خود را مشخص می كنید. و برای جلب رضایت این گروه خاص از مشتریان تصمیم گیری می كنید. اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید. مشتری های اصلی خود را درست بشناسید و به آنها نزدیکتر شوید. تا با نیاز آنها آشنا شوید.

کلید آخر
تمركز عبارتست از توانایی شما در تمركز ذهنی بر روی خدماتی است كه برای آن شخص یا سازمان اهمیت دارد. این چهار استراتژی نقطه كانونی حیاتی برای رسیدن به دست آوردهای فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.
توجه: از خود بپرسید:« كدام مهارت است كه اگر آن را در خود تقویت كنید بیشترین اثر مثبت را در حرفه شما به جا می گذارد؟ پاسخی كه به این سؤال می دهید را به عنوان یك هدف بنویسید و برای آن یك ضرب العجل تعیین كنید. برای خود طرح و نقشه داشته باشید و برای رسیدن به هدف پر تلاش باشید تا بر آن نائل شوید. این كلید واقعی رسیدن به موفقیت شغلی است

میلاد حیدری بازدید : 496 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)


رمز موفقیت

شما از موفقیت چه تعریفی دارید و اصلاً انسان‏های موفق چه ویژگی‏هایی دارند و به وسیله چه مهارت‏هایی به این مرحله دست پیدا کرده‏اند؟ کودکان خردسال در زیر یک سالگی در صورتی که بتوانند با گرفتن کمک از دسته مبل و پشتی از حالت نشسته بایستند احساس موفقیت دارند. کودک دو ساله وقتی خودش را موفق می‏داند، که بتواند قلم در دست بگیرد و دایره‏هایی نه چندان کامل بر روی کاغذ بکشد. کودک 4 ساله زمانی در ذهن موفقیت را حس می‏کند که بتواند با کشیدن قدش، دکمه اف اف را بزند و در را باز کند و این در حالی است که تا به حال کوتاه بودن قد این اجازه را به او نمی‏داده.

وقتی وارد دبستان می‏شویم با حل یک مساله ریاضی مشکل که نیاز به فکر کردن داشته، احساس نشاط و موفقیت می‏کنیم. همین طور که به پیش می‏رویم ملاک‏های موفقیت متنوع و متفاوت‏تر می‏شود. و این موضوع نشان دهنده این است که موفقیت یعنی رسیدن به آنچه در ذهن برای ما به عنوان یک خواسته هنوز محقق نشده و آرزوی رسیدن به آن را داریم.

صرف نظر از اینکه کارتان چیست، بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می‏رود کارایی داشته باشید.

درست است که هدف‏ها و خواسته‏ها با هم متفاوت است. اما اصول رساندن انسان‏ها به موفقیت اصولی تقریباً ثابت است و با متغیرهایی مثل سن، جنس، ملیت و... قابل تغییر نیست. مثلاً همه ما می‏‏دانیم که اگر تلاش کنیم حتماً نتیجه بهتری می‏گیریم یا اگر پشتکار داشته باشیم حتماً می‏توانیم برای رسیدن به هدف خوش باورتر و امیدوارتر باشیم.

 

بنابراین در ادامه می‏خواهیم شما را با اصولی در این رابطه آشنا کنیم که می‏تواند الفبای گام برداشتن در مسیر برنامه و طرح‏های زندگی شما باشد. پس به نکات زیر خوب فکر کنید و در صدد عمل کردن به آن برآیید.

 

1-موفقیت چهره‏شناس نیست، تفکرات و روش‏های خود را تغییر دهید. برای این‏کار روش افرادی را که در زمینه‏ای خاص و مدنظر شما به هدف رسیده‏اند کشف کنید و به همان روش عمل کنید.

 

رمز موفقیت

2- سنگ های بزرگ را پیش از دیگر سنگ ها بردارید. در ابتدای هر روز کاری را انجام دهید که از کارهای دیگرتان مهم‏تر و سخت‏تر است و نیاز به انرژی بیشتری دارد.

 

3- برنامه‏ریزی داشته باشید. نگران زمان مصرف شده برای برنامه‏ریزی نباشید. شما چند برابر زمانی را که برای برنامه‏ریزی صرف می‏کنید نتیجه و بازده کاری دریافت می‏کنید.

 

4- از لذت‏های آنی بگذرید. افراد موفق کسانی هستند که آماده‏اند تا لذت‏های کوتاه مدت را به تعویق بیاندازند و با کار و تلاش نتایج ارزشمند وبلند مدتی را در آینده بدست آورند.

 

5- فراتر از وظایف خود عمل کنید. صرف نظر از اینکه کارتان چیست، بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می‏رود کارایی داشته باشید. با این روش اعتماد به نفس خود را افزایش داده و غلبه بر تنبلی را آسان‏تر می‏کنید.

افراد موفق برای افزایش کارآیی خود، خود را تحت فشار قرار می‏دهند. اما افراد ناموفق باید توسط دیگران رهبری شوند و تحت فشار قرار بگیرند.

6- اهداف خود راجزء به جزء دنبال کنید. یکی از روش‏های غلبه بر تنبلی این است که به جای آنکه به تمام کار بزرگی که در پیش روی شماست فکر کنید، ذهن خود را روی قسمتی از کار که الان در پیش رو دارید یا تا چند روز آینده طبق برنامه‏ریزی باید انجام دهید متمرکز کنید.

7-  مدیریت شخصی داشته باشید. افراد موفق برای افزایش کارآیی خود، خود را تحت فشار قرار می‏دهند. اما افراد ناموفق باید توسط دیگران رهبری شوند و تحت فشار قرار بگیرند.

 

 

 

رمز موفقیت

 

8- زمان‏های انرژی فوق‏العاده خود را در روز شناسایی کنید

 

. در مورد  هر شخصی ساعات بخصوصی از شبانه روز بهترین زمان انجام کار است. این زمان را بشناسید و دشوارترین کارهایتان را در این ساعت انجام دهید.

 

9- مرتب خود را تشویق کنید و نسبت به زندگی حس خوبی داشته باشید. خودتان را دوست داشته باشید و جملات در حال گذر از ذهن را در جهت حفظ احترام و توانایی شخصی به کار ببرید. نکات مثبت وقایع را ببیند. به جای مأیوس شدن به دنبال راه حل باشید.

میلاد حیدری بازدید : 501 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

گونه انرژی مثبت را تقویت کنیم

انرژی

راز اول: قضاوت خود را به تاخیر بیندازید

در این جهان هیچ حادثه ای بر حسب تصادف نیست و در همه وقایعی که روی میدهند لطف و رحمت الهی نهفته است.تمام حوادث برای ما پیامهایی دارند که سبب تکامل روحمان میشوند. مثلاً شما می توانید پیام آن حادثه به ظاهر بد را بعد از گذشت مدت زمانی بفهمید و یا حتی ممکن است تا زمانی که زنده هستید، متوجه نشوید زیرا بسیاری از این وقایع فراسوی درک ما و جزء اسرار الهی هستند و تلاش برای فهم حکمت خداوند با هوش محدودمان مانند سنجش اقیانوس با پیمانه است. همچنین در ذهن الهی، هیچ از دست دادنی وجود ندارد و اگر شما به ظاهر چیزی را از دست میدهید معادل آن شئ و یا حتی بالاتر از آن را به دست خواهید آورد و تمام این اشیاء وسیله ای برای تکامل و زیبایی شما هستند. بیایید کاملاً بپذیریم که در هر موقعیت نامطلوب، نیکی پنهانی برای همه وجود دارد."ساقی هر چه ریزد لطف اوست" 

راز دوم: صفتهای مثبت خود را افزایش دهید

از غیبت، تهمت و صفتهای نسنجیده درباره افراد یا حوادث، حسادت، كینه، دروغ، جر وبحث كردن با دیگران و خلاصه رنجاندن دیگران به شدت پرهیز كنید. زیرا كسی كه با انجام دادن این گونه اعمال تراكمی از نیروهای منفی عذاب می كشد، خودتان هستید. زمانی كه به دیگران خوبی و كمك می كنید تجمعی از نیروهای مثبت به دور خودتان فراهم می آورید و این نیروهای مثبت باعث آرامش و شادی شما می شوند.  

در ذهن الهی، هیچ از دست دادنی وجود ندارد و اگر شما به ظاهر چیزی را از دست میدهید معادل آن شئ و یا حتی بالاتر از آن را به دست خواهید آورد

راز سوم: به دستورات اخلاقی احترام بگذارید

از كنجكاوی كردن در زندگی دیگران دوری كنید. از خواندن نامه های شخصی ودفتر خاطرات محرمانه دیگران و گوش دادن به مكالمات خصوصی آنها اجتناب كنید.بدون در زدن واجازه گرفتن وارد هر مكانی نشوید. سعی در اثبات درستی نظرات و عقاید خود به دیگران نداشته باشید. تلاش نكنید كه به زور افكار و عقاید دیگران را تغییر دهید، زیرا در صورت رعایت نكردن این دستورات آرامش خود را بر هم می زنید. به پدر ومادر خود نیكی كنید. با آنان با صدای بلند صحبت نكنید.

دعا

 

"بتی.جی ایدی"می گوید:"از زمانی كه شما به درگاه خداوند دعا می كنید این دعاها به صورت شعاع های نورانی به طرف آسمان بالا می روند و فرشته ها برای اجابت به زمین می آیند ولی در میان این شعاعهای نورانی یكی از همه فوق العاده قطورتر و نورانی تر است و فرشتگان به محض مشاهده آن سریع به آن رسیدگی می كنند. این پرتو قدرتمند و خیره كننده مربوط به دعای پدر ومادر در حق شماست. دعای مادر خالصانه ترین دعاهاست. چه زیباست به والدین خود از صمیم قلب احترام بگذارید ونیازهای آنان را تامین كنید زیرا كه مهر و نیكی به آنان سبب آرامش و نشاط درشما می شود.

 

 

راز هشتم: حس ها را از یكدیگرجدا كنید.

اغلب ما به این مسئله توجه چندانی نداشته ایم كه حواس پنجگانه خود را از یكدیگر تفكیك و آنها را به صورت مجزا از یكدیگر حس كنیم. ذهنتان را برای بالا بردن آگاهی حسی، پرورش دهید. امروز بر بینایی تمركز كنید، فردا بر مزه، روزبعد بر بویایی و...مثلاً زمانی كه در حال دوش گرفتن در حمام هستید قطرات آب را روی بدن خود احساس كنید واز اینكه باعث تمیزی و آرامش شما می شود، لذت ببرید. موقعی كه در حال غذا خوردن هستید فقط به طمع و مزه غذا تمركز كنید. وقتی در حال ریختن چای در استكان هستید به صدای ریزش آن گوش دهید. به این ترتیب، شروع به جدا كردن تجربیات حسی تان از یكدیگر كنید و از هر كدام لذت ببرید.

رازچهارم : دید جدیدی پیدا كنید

پرهای دم طاووس رنگارنگ هستند و هنگامی كه از زاویه ای خاص به آنها نگاه می كنید درخشش وزیبایی بی نظیری دارند. خیلی از مسائل در زندگی هنگامی ارزش خود را نشان می دهند كه از زاویه درست دیده شوند. ولی نگرشهای متشابه وكلیشه ای، دیدن این زیبایی ها را مشكل می سازد. اگر به هر مسئله ای از زاویه ای درست نگاه كنید در آن چیزهای با شكوه و زیبایی خواهید دید. سعی كنید همه چیز و همه كس را با چشمهای تازه ای ببینید كه از طریق عادت تیره وتار نشوند. با این روش شما می توانید ثروتهای نامحدودی را كشف كنید. به خاطر داشته باشید كه اگر از زاویه ای درست به تمام چیزها و اشخاص نگاه كنید هرشخص یا هرشیء از طرف خالقتان برای شما ارمغان و پیام زیبایی به همراه خواهد داشت.

سعی كنید همه چیز و همه كس را با چشمهای تازه ای ببینید كه از طریق عادت تیره وتار نشوند.

راز پنجم: وسایل اضافی را از محیط زندگیتان خارج كنید

اشیاء درون خانه تان را لمس كنید و از خودتان بپرسید آیا به این وسایل احتیاج دارم؟ كتابها را از درون قفسه بیرون بیاورید وببینید آیا دوباره قصد خواندن این كتابها را دارید. هرشیء یادگاری را بررسی كنید واز خودتان بپرسید: "آیا هنوز لحظه ای را كه این شیء به یادم می آورد برایم مهم و با ارزش هستند؟ "لباسهایتان را باز كنید و توجه كنید كه آیا به تمام این لباسها احتیاج دارید و از آخرین باری كه آنها را پوشیده اید چه قدر زمان می گذرد و آیا دوباره تصمیم به پوشیدن آنها دارید؟ بعد از این بررسی كاملی كه به عمل می آورید تمام وسایل و لباسهای اضافی تان را به دیگران ببخشید و یا آنها را حراج كنید. زیرا كه هر شیء انرژی خودش را دارد و اگربه كار نرود درخانه به آب راكد تبدیل می شود. همچنین جای مناسبی برای جوندگان و پشه ها می گردند. پس مراقب باشید و بگذارید انرژی آزادانه جریان یابد وآب جاری گردد. اگر كهنه ای را نگه دارید تازه ها جایی برای تجلی خویش نمی یابند. پس برای چرخش انرژی و پیشرفت در زندگی تان وسایلی را كه احتیاج ندارید از محیط خارج سازید. سعی كنید همه چیز و همه كس را با چشمهای تازه ای ببینید كه از طریق عادت تیره وتار نشوند.

آیا می دانید؟  هنگامی كه وضو می گیرید الكتریسیته های ساكن را به سطح بدن خود می آورید. آب نیز رسانا است وشما امواج الفا {امواج آرامش بخش} تولید می كنید. با كشیدن مسح سر این امواج را به كورتكس مغزانتقال می دهید و باعث می شوید كه ناحیه شلوغ ذهن آرام گیرد. با مسح پا انتقال امواج آلفا را در اندامهای پایینی سرعت می بخشید. بیشترین منطقه ای كه در كره زمین امواج آلفا دارد كعبه است. زمانی كه شما نماز می خوانید و جهت خانه خدا قرار می گیرید و هفت قسمت بدن شما با زمین تماس پیدا می كند، امواجی را دریافت می كنید كه باعث آرامش شما می شوند. برای افزایش نیروهای مثبت خود می توانید در یك وان حمام پر از آب و نمك به مدت بیست دقیقه قرار بگیرید. در بطری های رنگی آب خوراكی بریزید و به مدت دو ساعت در معرض نور شدید آفتاب قرار دهید سپس آنها را در یخچال بگذارید و در موقع لزوم بنوشید. بدون كفش و جوراب روی چمن راه بروید زیرا طبیعت منبع انرژی نیروهای مثبت است.

میلاد حیدری بازدید : 1046 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (1)


مولف : ود چونگ کيم
انجام هر کاري با دقت براي دادن خدمت به خلق
براي انجام هر کار همه موارد را در نظر بگيريم
تفريح بدن سالم تغذيه مناسب با کار فراوان به ما دادن مي شود
توانمندي و سرسختي (استقامت و متمرکز بودن) در هر کار بايد داشت
رهبر يک گروه بايد ايثارگر باشد
نکات مهم تجربه جونگ گيم (سفر ، دوس ، کتاب ، مبدع بودن)
نيکي کنيد به شما بر مي گردد
پول در آوريد در جهت خدمت به ديگران و صلح جهاني
در يک معامله سود دو طرف برقرار شود
کاري را انجام دهيد که ديگران انجام نداده اند نترس و خلاق باشيد
سعادت يعني خدمت به همنوع
ارزشت را در مقامي که هستي حفظ کن و نامت را خراب نکن
جايزه فرد را تشويق مي کند که فعالتر شود
هر کسي بايد در شغل مناسب خود باشد
کار کنيد نه براي کسب پول بلکه براي خدمت
وارد گروه خلاق اقليت شويد که تماشاگر نيستند و به فکر جامعه هستيد
وقتي به پول و آرزوها رسيديد تنبلي نکنيد بلکه اهداف بالاتري داشته باشيد
در کار حس مالک را داشته باشيد نه يک تماشاگر را
از توانايي هاي خود نهايت استفاده را کنيد بگوييد هر گاه بخواهم مي توانم استعداد خود را شکوفا کنم
مد و زرق و برق باعث ارزش فرد نيست عمل او بايد درست باشد و صحبت به موقع و صادقانه

میلاد حیدری بازدید : 1329 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

معیار واقعی بودن تصمیم، آن است که دست به عمل بزنیم. آنتونی رابینز

اجازه نده ترس تو را فلج سازد. مارک فیشر

افرادی که از ریسک کردن میترسند، به جایی نمیرسند. مارک فیشر

نشاط، آزادی مطلق است. تو حرکت به بالا را آغاز میکنی؛ نشاط به تو بال می دهد تا با آن پرواز کنی. اشو

منشا همه بیماریها در فکر است. ژوزف مورفی

رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است. آنتونی رابینز

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد آمد. ژوزف مورفی

افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط آزارشان دهد. مارک فیشر

افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند. مارک فیشر

اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند. آنتونی رابیتز

تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی كنیم. سانتابان

هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند، تخیلات پیروز میشوند. مارک فیشر

وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد. آنتونی رابینز

ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم. ژوزف مورفی

هر واقعه ای در آغاز به صورت رویا است. کارل سندبرگ

هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کند. ژوزف مورفی

قانون زندگی، قانون باور است. ژوزف مورفی

اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد. آنتونی رابینز

با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی آغاز میکنید. آنتونی رابینز

برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی، سپس با اشتیاق شروع کنی. مارک فیشر

اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید. مارک فیشر

سعی نكنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بكوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم. ماركوس گداویر

نبوغ در سادگی نهفته است. مونزارت

این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد. آنتونی رابینز

در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است. آنتونی رابینز

تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند. مارک فیشر

باور به طور خود بخود به اجرا در می آید. ژوزف مورفی

نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود. آنتونی رابینز

به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید. ژوزف مورفی

ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند. مارک فیشر

شجاعت واقعی زمانی است كه شخصی بتواند از اعماق مشكلات و بدبختی ها به زندگی لبخند بزند. ناپلئون

زندگی دقیقا به ما آن چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم. مارک فیشر

نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و آینده ما را تباه کنند. آنتونی رابینز

آرزوهای هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود. هراکلیتوس

اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود. ژوزف مورفی

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از آنچه تصورش را میکنید به ما آسایش بدهد. مارک فیشر

كسی رو كه دوستش داری، چند وقت یكبار بهش یادآوری كن، تا فراموش نكنه قلبی براش می‌تپه. شكسپیر

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند. مارک فیشر

ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند. ژوزف مورفی

همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، مشروط بر اینکه ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم. والت دیسنی

میلاد حیدری بازدید : 459 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

 

1. برقراری ارتباط ضعیف یا نامفهوم با دیگران از عمده ترین عوامل اتلاف وقت است. برای برقراری ارتباط روشن و شفاف با دیگران وقت كافی صرف كنید.

2.    توانایی حل مشكلات به نحو خوب و مؤثر موجب صرفه جویی بسیار در وقت می شود.

3. اختصاص دادن وقت خود به دیگران به منظور آموزش چگونگی انجام كارهایشان یكی از عوامل مهم صرفه جویی در وقت است.

4.  فروشندگان فقط هنگامی واقعاً مشغول انجام كار هستند كه در مدت زمان معقولی با شخصی سر و كار دارند كه  قادر ، و مایل به خرید است.

5. برای این كه وقت كمتری را از دست بدهید ، قبل از حركت به نقاط مختلف ، فاصله و مسیرها را مشخص كنید و پس از برنامه ریزی حركت كنید.

6.     كاملاً مراقب سلامت جسمانی خود باشید. خستگی و بیماری از عوامل مهم اتلاف وقت هستند.

7.     اولین ساعت روز را كه به " ساعت طلایی" معروف است صرف خودتان كنید.

8.  هر روز صبح 30 تا 60 دقیقه از وقت خود را صرف مطالعه كنید تا توانایی های خود را به روز كرده و حضور ذهن خود را تقویت كنید.

9.     اولین قرار ملاقات روز را صبح زود بگذارید. زود از خواب بلند شوید، زود از خانه بیرون بروید و مشغول كار شوید.

10 . درست است كه كسی قادر نیست زمان را متوقف كند ، اما حداقل می توان نحوه ی استفاده از آن را تحت كنترل داشت.

11 . استراحت كوتاه یكی از ابزارهای مدیریت زمان است. یك استراحت كوتاه می تواند شما را برای ساعاتی كه در پیش دارید آماده  كند و سبب شود كه عملكرد شما بسیار بهتر از زمانی باشد كه با خستگی كار می كنید.

12 . به منظور تقویت نیروی ذهنی و استفاده ی بهتر از وقت ، هر هفته یك روز كامل را در مرخصی به سر ببرید ، این استراحت باعث می شود كه در شش روز دیگر بتوانید خیلی بیشتر كار كنید.

13 . مدیریت زمان و استفاده بهتر از وقت عادتی است كه برای داشتن یك زندگی رضایت بخش و توأم با عملكرد عالی ، ضروری است.

14 . تلویزیون از عوامل مهم اتلاف وقت است. این وسیله می تواند خدمتكار خیلی خوب و یا ارباب خیلی بدی باشد.

15 . ارزش هر چیزی را می توان با مقدار وقتی كه حاضرید صرف آن كنید اندازه گیری كرد.

نوشته شده توسط:سهیل بهمن

میلاد حیدری بازدید : 690 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

بازشناسي مفهوم دورانديشي در گفت‌و‌گو با دكتر فرهاد جمهری
به نقل از: مجله سپیده / ناهيد ستايش

 

 

 

اگرچه «آينده‌نگري» تاريخچه‌اي طولاني داشته و همواره يكي از دغدغه‌هاي انسان در زندگي بوده است، اما اين مفهوم در علم روانشناسي نسبتاً جديد بوده و تا قبل از شكل‌گيري موج مثبت‌گرايي در قالب مفاهيمي مانند «عقل سليم»، «تفكر منطقي»، «كنترل خود»، «مديريت خود» و... بررسي مي‌شد. با آغاز موج مثبت‌گرايي اين مفهوم هويتي مجزا يافته و به عنوان يكي از 24 فضيلت مطرح شده توسط سليگمن مورد توجه قرار گرفت. براي آشنايي بيشتر با اين مفهوم گفت‌و‌گويي را با آقاي دكتر فرهاد جمهري استاد دانشگاه علامه طباطبايي، انجام داديم كه در زير مي‌خوانيد

تعريف شما از «دورانديشي» چيست؟
استنباط شخصي من اين است كه دورانديشي توان شناختي انسان‌ها است براي توجه به پيامد كارها يا تصميمات يا سبك زندگي‌شان در آينده و اينكه با چه دقتي مي‌توانند آينده را براي خود تصور كنند.
بين ترسو بودن و دورانديش بودن، بايد يك وجه تمايزي وجود داشته ابشد. آيا فرد ترسويي كه هيچ‌وقت ريسك نمي‌كند، مي‌تواند چنين توجيه كند كه من فرد دورانديشي هستم؟
خير، البته دامنه‌هاي سني ريسك كردن متفاوت است و ريسك كردن براي يك نوجوان، حتي از نوع ريسك‌هايي كه از نظر من و افراد هم‌‌رده سني من خطرناك هستند، مي‌تواند نرمال باشد. نتيجه پژوهش‌هاي روانشناختي انجام شده توسط جفري آرنت كه من اخيراً آن را مطالعه كرده‌ام، نشان داده‌اند كه نواجواناني كه به ريسك‌هايي در حد معمول دست مي‌زنند، مثل ريسك كردن در رانندگي، مصرف سيگار، ارتباطات و...، در پيگيري‌هاي درازمدت نسبت به نواجواناني كه اصلاً ريسك نمي‌كردند سالم‌تر هستند؛ البته منظور من سلامت روحي است. يعني اگر نوجوانان در گروه‌هايي قرار گيرند كه يا ريسك‌پذيري بالا داشته و به آزمون و خطا دست مي‌زنند و يا اصلاً ريسك نمي‌كنند، به نظر مي‌رسد كه نتيجه اين تحقيقات هم درست بوده و نوجواناني كه ريسك مي‌كنند درآينده از لحاظ شغلي، روابط اجتماعي، تحصيلي و... از كساني كه اصلاً ريسك نمي‌كنند، سلامت رواني بيشتري دارند. دليل اين مسئله هم مي‌تواند ناشي از اين باشد كه آن گروهي از نوجوانان كه اصلاً دست به ريسك نمي‌زنند يا رفتار مخاطره‌آميز انجام نمي‌دهند، در سيستم‌هايي بزرگ شده‌اند كه به شدت ساختار يافته بوده و نوعي خويشتن‌داري خيلي شديد را به آنها القا كرده كه عملاً هيچ كاري را كه هماهنگ با عرف جامعه نيست، انجام ندهند. در حالي‌كه نوجواني كه در حد معقول ـ و من حد آن را تعيين نمي‌كنم ـ تن به ريسك مي‌دهد، قاعدتاً هم ‌توان خلاقيت بيشتري دارد و هم بهتر مي‌تواند شخصاً چيزهايي را كشف كرده و خودش را متقاعد كند كه چه كارهايي مي‌تواند خوب يا بد باشد. در مجموع من قبول ندارم كه كسي كه ريسك نمي‌كند حتماً آينده‌نگري بهتري دارد.
به نظر شما تفاوت يك آدم ترسو با يك آدم دورانديش چيست؟
به نظر من آدمي دورانديش است كه چندين بعد و جنبه از يك مسئله را در آن واحد ببيند و منعطف باشد، بتواند استدلال كند و بعد تصميم بگيرد چه كاري را انجام دهد يا ندهد، سبك زندگي‌اش را به گونه‌اي تعيين كند كه به مشكل بر نخورد اما آدم ترسو ممكن است منطقي براي ترسش نداشته باشد. البته من از خوبي‌ها صحبت نمي‌كنم اما اصولاً آدم ترسو عملاً از زندگي عقب مي‌افتد. يعني يك تجربه‌هايي را كه مي‌تواند براي وي آموزنده باشد، هيچ‌وقت كسب نمي‌كند، چرا كه اصلاً سراغ آنها نمي‌رود.
پس بر خلاف تصور رايج كه افراد دورانديش را افرادي ترسو مي‌دانند، يك فرد دورانديش مي‌تواند فردي شجاع هم باشد.
بله. يعني همين شخص مي‌تواند دست به ريسك منطقي بزند و اگرچه من شخصاً اينگونه نبوده‌ام، اما الان به اين نتيجه رسيده‌ام كه يكي از مؤلفه‌هاي موفقيت در زندگي، ريسك‌پذير بودن است، چه در شغل، چه در ازدواج، چه در تجارب، چه در سياست و... . عملاً فردي كه تن به ريسك ندهد، از رسيدن به اطلاعات زيادي كه مي‌تواند براي وي مفيد باشد، محروم مي‌شود. البته منظور من، همان‌طور كه گفتم، ريسك منطقي است. براي مثال مصرف كراك ريسك عاقلانه نيست اما اگر كسي بتواند با كمك توان شناختي خود به پيش‌بيني پيامدها بپردازد و سپس دست به ريسك بزند، ريسك كردن مي‌تواند بسيار هم آموزنده باشد.
افرادي هستند ـ به ويژه در جوامع غربي ـ كه به فعاليت‌هايي با ريسك خيلي بالا مي‌پردازند مثل سقوط آزاد يا بالا رفتن از آسمان خراش‌ها. اين افراد قطعاً تحت تأثير مؤلفه‌هاي هيجان‌خواهي اين كار را انجام مي‌دهند اما در عين حال ممكن است در ساير ابعاد زندگي افرادي دورانديش باشند مثلاً درباره نحوه تربيت فرزندانشان. از نظر شما مي‌توان اين افراد را دورانديش دانست؟
خير. چون من اعتقاد دارم كه اصولاً تهييج‌پذيري افراد مي‌تواند، به صورت ارثي متفاوت باشد. يك عده نوجويي و هيجان خواهي بالاتري دارند اما اين نمي‌تواند تنها فاكتور باشد. فاكتورهاي اجتماعي نظير اينكه افراد مي‌خواهند در جامعه و خانواده خود مطرح باشند، مي‌تواند سبب شود تا افراد دست به كارهاي خطرناك بزنند. از نظر من اين افراد از گستره جمعيت خيلي فاصله دارند. اين ريسك‌هايي كه شما مطرح كرديد از نظر ما با دورانديشي همخوان نيست. من فكر مي‌كنم كه هيجان‌خواهي برخي از افراد مي‌تواند حد خيلي بالايي داشته باشد، درست مثل بچه‌هاي اوتيستيك كه موي خود را مي‌كشند تا كمي تهييج شوند. به هر حال اين امكان هست كه اين افراد از نظر عصبي ـ زيستي كمي متفاوت باشند. پژوهشي در زمينه افراد ضداجتماعي وجود دارد كه در آن هنگام ارائه يك تصوير وحشتناك به همراه يك صداي بلند به اين افراد، آنها پلك نمي‌زنند؛ اگرچه در اين زمينه قطعيت وجود ندارد، اما هميشه اين تئوري در روانشناسي بوده كه افرادي كه دست به كارهاي مخاطره‌آميز و وخيم مي‌زنند، احتمالاً به لحاظ سيستم عصبي زيستي با من و شما فرق دارند؛ چون با عقل جور در نمي‌آيد كه فرد دست به كاري بزند كه خطر خيلي بالايي دارد، مثل رانندگي ريسكي، يا روابط جنسي ريسكي، به نظر من اين ريسك‌ها عاقلانه نيست و كار دست افراد مي‌دهد. ما حتي در نوجواني مفهومي به نام «آسيب‌ناپذيري» داريم كه يكي از مؤلفه‌هاي خودميان‌بيني الكانيد است كه عقيده دارد نوجوانان در فازي از زندگي ـ به خصوص اوايل دوره نوجواني ـ خصلتي دارند كه به آن آسيب‌ناپذيري مي‌گويد. تصور آنها اين است كه رفتارهايي كه پيامد خطرناك دارد، براي ديگران اتفاق مي‌افتد و نه آنها؛ مثلاً در برقراري روابط جنسي با افراد غريبه به ايدز مبتلا نمي‌شوند و يا هنگام موتور سواري و ويراژ دادن تصادف نمي‌كنند و اگر كوكائين مصرف كنند، هر آن اراده كنند مي‌توانند آن را كنار بگذارند. البته اين مسئله با افزايش سن فروكش مي‌گند، يعني رفتارهاي ريسك‌پذير افراد تا حدي تعديد مي‌شود. براي مثال افراد ضداجتماعي هنگامي كه سن‌شان بالا مي‌رود، رفتارهاي ريسك‌پذيرشان كمتر مي‌شود اما البته نگرش آنها عوض نمي‌شود يعني كماكان نگرش خصمانه و خطرناك را دارند اما عملاً رفتارهاي ريسك‌پذير آنها كمتر مي‌شود.
يعني مي‌توانيم بگوييم هر چه سن بالاتر مي‌رود. افراد دورانديش‌تر مي‌‌شوند؟
احتمالاً بله. چرا كه شما با افزايش سن بهتر مي‌توانيد پيامدها را پيش‌بيني كنيد. وقتي كه سن بالا مي‌رود، ديگر شتابزدگي در تصميم‌گيري ديده نمي‌شود.
وقتي شما از دورانديشي صحبت مي‌كنيد، در جامعه اولين حوزه‌اي كه به ذهن مردم مي‌رسد، حوزه‌هاي مالي و اقتصادي است و دورانديشي مترادف پس‌انداز كردن است. به طور كلي اكثريت افراد دورانديشي را در حوزه‌هاي محدودي از زندگي مي‌بينند، نظر شما چيست؟
يك دليل مي‌تواند مربوط به معناي لغت Prudence‌ باشد، يعني معناي دقيق واژه ممكن است دورانديشي نباشد و ممكن است ما لغت فارسي كاملاً مترادفي براي اين لغت نداشته باشيم و دورانديشي در اصطلاح زبان فارسي و به طور عاميانه در رابطه با حوزه‌هاي مالي تفسير شده است. به علاوه طبيعي است كه وقتي شما جامعه‌اي داريد كه از نظر مالي فقير هستند، اين كلمات را هماهنگ با سبك زندگي خود تفسير مي‌كنند. اگر شما واژه دورانديش را به من بگوييد، اصلاً جنبه مادي به ذهنم نمي‌رسد چرا كه سني دارم و يك مقدار هم تأمين هستم و دورانديشي مالي به كار من نمي‌خورد، اما مسائل مربوط به سلامت جسمي برايم مطرح مي‌شود. دورانديشي براي يك نوجوان ممكن است در رابطه با مسائل رمانتيك، براي يك جوان از قشر فقير جامعه در ارتباط با داشتن خانه و زندگي و امكانات مالي در آينده باشد و براي يك نفر هم كه فعاليت هنري انجام مي‌دهد ممكن است مرتبط با معروف و مطرح شدن در جامعه باشد. به نظر من هر كس اين مفهوم را با توجه به ساختار زندگي خودش تفسير مي‌كند. بايد ديد كساني كه اين مفهوم را مطرح كرده‌اند، چه مضموني را مدنظر داشته‌اند.
چامعه ما را در رابطه با دورانديشي چگونه مي‌بينيد؟
اصولاً من احساس مي‌كنم كه در كشورهاي در حال توسعه، دورانديشي خيلي در مؤلفه‌هاي زندگي افرادي جايي ندارد چرا كه تصور آنها اين است كه شرايط ممكن است عوض شود و چون احساس مي‌كنند كه تصميمات گرفته شده و برنامه‌ريزي ممكن است به بن‌بست بخورند نهايتاً دورانديشي خيلي در زندگي آنها نقشي ندارد و يا اينكه مقطعي است. من در آمريكا با خانواده‌اي زندگي مي‌‌كردم كه زن و شوهر خيلي پيري بودند و براي 5/2 تا 3 سال بعد براي خود يك سفر دور دنيا برنامه‌ريزي كرده بودند و فكر مي‌كردند كه اين امر شدني است و همه چيز هم به موقع انجام مي‌شود به دليل نوسان‌هايي كه داريم دورانديشي مردم اغلب مقطعي است تا بلند مدت.
يعني اين مسئله ناشي از مسائل اقتصادي است يا در طول تاريخ، خود جمعي اين كشورها اينگونه شكل گرفته است؟
فكر مي‌كنم از قرن‌هاي پيش تا الان، در نتيجه كشمكش‌هاي سياسي گذشته، مردمان اين كشورها چون هميشه در انتظار تغييراتي بوده‌اند كه بعضاً هم رخ داده‌اند، ديگر چنانچه بايد و شايد دورانديشي نكنند. البته افرادي كه گرايشات مذهبي دارند و قدري هدفمند فكر مي‌كنند، ممكن است دورانديشي‌هاي بلندمدت‌تري داشته باشند.
به نظر شما مي‌توان دورانديشي را در افراد پرورش داد و تقويت كرد؟
بله مي‌توان پروتكلي تنظيم كرد و به گروه‌هاي دانش‌آموزي، دانشجويي يا حتي افراد بزرگ‌تر ارائه داد و در آنها مورد پژوهي‌هاي ناتمامي را مطرح كرد و از اين گروه‌ها خواست تا آينده اين موردها را پيش‌بيني كنند و پيامدهاي عمل را بررسي كنند. مثلاً براي كسي كه درجا عاشق يك نفر شده و بدون شناخت با وي ازدواج مي‌كند، چه عواقبي را پيش‌بيني مي‌كنند. تمرين اين مسائل مي‌تواند در حلاجي مسائلي كه در آينده ممكن است پيش بيايد خيلي مفيد باشد. من فكر مي‌كنم مي‌توان دورانديشي را آموزش داد.
در حال حاضر جامعه ايران را گروه سني جوان تشكيل مي‌دهند و مشكل هم دقيقاً در همين گروه است و گفته مي‌شود كه اين افراد دورانديش نبوده و سعي در ارضاي تكانه‌هاي آني خود دارند و اينكه با اين كار به اهداف بلندمدت خود ضربه مي‌زنند، براي آنها مهم نيست. شما اگر بخواهيد راهكاري براي بهبود اين وضعيت و دورانديشي كردن جوانان ارائه دهيد، چه پيشنهاد مي‌كنيد؟
من فكر مي‌كنم اين مسئله يك مداخله چندجانبه را مي‌طلبد. در يك سمت خانواده‌ها قرار دارند كه نوع روابط آنها بايد طوري باشد كه بچه‌ها هستند اثر گذارند. طبعاً اگر بچه‌ها در جامعه و محله‌اي باشند كه اين الگوهاي افراد ريسك‌پذيري باشند، آنها هم ممكن است از اين الگوها پيروي كنند. از يك طرف مدرسه هم نقش دارد، يعني اگر ساختار و مدرسه به گونه‌اي باشد كه تا حدي محافظه‌كار باشد و جمعيت غالب مدرسه، جمعيت معقول باشد و كمتر ريسك كند ـ مثلاً بچه‌هاي درس‌خوان به فضاي مدرسه مسلط باشند و معيارها را تعيين كنند ـ ديگران هم ممكن است از آنها تبعيت كنند بر خلاف تعيين مي‌كنند. در ضمن خود صفات شخصيتي كه برخي قابل تغيير بوده و برخي قابل دستكاري نيستند هم، اثر گذارند. در عين حال يكسري اطلاعات غلط اگر با اطلاعات درست جايگزين شوند به افزايشي دورانديش كمك مي‌كنند. براي مثال اگر اطلاعاتي كه دز زمينه مسائلي مانند اعتياد، روابط جنسي، رانندگي، ـ به جوانان داده مي‌شود، مغاير آنچه باشد كه آنها تصور مي‌كنند، خود اين مي‌تواند باعث تغير رفتار شود.
يعني همان‌طور كه سليگمن هم اشاره مي‌كند، بد تعبير شدن و بي‌اعتباري بودن دورانديشي در جامعه باعث مي‌شود كه افراد دورانديشي نكرده و آن را تقويت نكنند؟
همين‌طور است. درباره دورانديشي برچسب نامناسبي وجود دارد و فرد دورانديش حتي در زبان‌فارسي نيز ممكن است فردي بزدل، كسل‌كننده و نچسب محسوب شود و مردم هم‌چنين برداشتي داشته باشند.
به نظر شما متغيرهاي ديگري هستند كه با دورانديشي هم‌بسته باشند؟
بله. يك متغير قابليت شناختي انسان‌هاست و اينكه چقدر مي‌توانند منطقي فكر كنند. عامل ديگر سن است. مؤلفه ديگر به نظر من اين است و وي تا چه حد باور دارد كه مي‌تواند جلوي برخي اتفاقات را بگيرد و نگذارد كه رخ دهند. متغير ديگر خوشبيني است. همچنين جنسيت هم مي‌تواند تأثيرگذار باشد به طوري كه زنان ممكن است بيشتر براي امنيت خانوادگي و مسائل مالي دورانديشي كنند و مردان ممكن است بلندپروازي‌هايي داشته باشند كه زنان كمتر به سراغ آن مي‌روند. البته اين امر بستگي به اين دارد كه تا چه اندازه مي‌توانند روي آينده حساب كنند و تا چه اندازه مطمئن هستند كه مي‌توانند جلوي بعضي از رويدادها را گرفته يا باعث رخ دادن برخي از اتفاقات شوند.
به نظر شما آيا مسائلي ژنتيكي هم در اين رابطه نقش دارند؟
دقيقاً نمي‌دانم. بايد ديد آيا حمايت‌هاي پژوهشي در اين زمينه وجود دارند يا نه. البته تا حدي ممكن است اثر داشته باشند بدين ترتيب كه اگر شما فرض كنيد ريسك‌پذيري بالاتر مي‌تواند در نتيجه ژنتيك باشد، اين مسئله مي‌تواند بر دورانديشي اثر بگذارد. اما من نمي‌دانم كه آيا مطالعاتي درباره چگونگي سنجش اين ويژگي و اينكه آيا زمينه ارثي خاصي دارد يا نه و آيا فاكتورهايي مانند هيجان‌طلبي خلق و خود در آن اثر گذارند، وجود دارد يا نه. به طور كلي منظورم اين است كه برخي صفات كه زمينه ارثي دارند مي‌توانند غيرمستقيم بر آينده‌نگري اثر بگذارند

 

 

منبع: آوا نمای زندگی

میلاد حیدری بازدید : 817 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

دلیلی برای ادامه زندگی

 http://www.espritdeisle.com/images/Lucky-Bamboo-Bare-Root.jpg

 

روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را!

به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت كنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟

و جواب ‏او مرا شگفت زده كرد.

او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟

پاسخ دادم : بلی.

فرمود: ‏هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور ‏و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر ‏رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. ‏من بامبوها را رها نكردم.

در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من ‏باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در ‏مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت ‏رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه ‏های بامبو به اندازه كافی قوی شوند.ریشه هایی ‏كه بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می ‏كرد. ‏خداوند در ادامه فرمود: آیا می‏ دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با ‏سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ‏ساختی.

من در تمامی این مدت ‏تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم.‏هرگز خودت را با دیگران ‏مقایسه نكن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنن. ‏زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می ‏ كنی و قد می كشی!

‏از او پرسیدم : من ‏چقدر قد می‏ كشم.

‏در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می كند؟

جواب دادم: هر ‏چقدر كه بتواند.

‏گفت: تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه ‏بتوانی! 

وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموزو دویدن که آموختی ، پرواز را.

راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند .

دویدن بیاموز، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیرو پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شو.

 من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درختبادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند.

 پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند.

پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند.

 اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت.

 

کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمیدو درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست.آن ها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت.

وقتی داری در دریای زندگی سفر می کنی. از طوفان ها و امواج نترس.

بگذار تا از تو بگذرند. تو فقط به سفرت ادامه بده و استقامت داشته باش.

همیشه به خاطر داشته باش، دریای آرام ناخدای با تجربه و ماهر نمی سازد.

جایی در قلب هر انسان وجود دارد که در آن افکار تبدیل به آرزو می شوند و آرزوها به اهداف بدل می گردند.

جایی که در آن هر غیر ممکنی؛ ممکن می شود تنها اگر به هدف هایمان ایمان داشته باشیم.

چند چیز هست که برای یک زندگی شاد و موفق به آن نیاز داریم :

اعتقادات..اهداف و آرزوها ..عشق ..خانواده و دوستان

  و از همه مهم تر اعتماد به نفس!

 خودت را باور داشته باش….



میلاد حیدری بازدید : 523 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

بزرگ ترین آرزوی بشر، درطول تاریخ ، كسب موفقیت است.اما همواره سؤالات فراوانی دراین باره وجود داشته است كه موفقیت چیست؟

آیا موفقیت ، داشتن همسری دلخواه ، محیط خانوادگی آرام و فرزندانی شایسته است؟ آیا موفقیت ، گذراندن مدارج تحصیلی واخذ مدرك علمی و تخصصی است ؟ آیا كسب ثروت موفقیت است؟ و بالاخره آیا موفقیت این است كه آدم ، از دیگران برتر باشد، مثلاً هنرمند، نویسنده ، شاعر ، تاجر یا موسیقی دان مشهوری باشد؟

واقعیت این است كه همه ی اینها كه گفته شد موفقیت اند، اما شاید هم هیچ كدام موفقیت نباشد ، چرا كه انسان ها متفاوت اند و برداشت های گوناگونی از این مفهوم دارند . بنابراین موفقیت امری نسبی است و هرگز نمی توان تعریف واحدی برای آن ارائه داد.

به نظر  آلفرد اوستن : «آرامش و اطمینان بهترین موفقیت است.» فرد موفق كسی است كه به آرزوهای خود برسد و در درون رضایت خاطر احساس كند، كه این خود حاصل تلاش وكوشش مداوم در زندگی است . خوشبخت كسی است كه كاری مفید و با ارزش انجام دهد. به این اعتبار، تعریف " فرهنگ وبستر" از موفقیت به مفهوم "نیل رضایت بخش به هدف" ، تعریفی مناسب است.

می دانیم كه همه برای رسیدن به موفقیت به طور خستگی ناپذیر تلاش می كنند، اما به آنچه در آرزویش هستند، دست نمی یابند و رضایت درونی برای آنان ایجاد نمی شود. اگر چنین نیست پس  چرا پس از رسیدن به بالاترین مقام بازهم احساس ناخرسندی می كنند؟ چرا با داشتن چندین فرزند كه روزی آرزوی آن را داشتند باز هم ناشادند؟ و ...  شاید علت اصلی این باشد كه موفقیت واقعی را برای خودشان تعریف و مشخص نكرده اند یا هدف از موفقیت را نمی دانند.

 

 

موفقیت واقعی چیست ؟

احساس آسایش ، خوشبختی ، داشتن آرامش روحی و روانی ، مزاحم دیگران نشدن ومزاحمتی از سوی دیگران ندیدن ، موفقیت واقعی اند، زیرا مقام ، ثروت ، فرزند شایسته ، مدارج تحصیلی وهمسر دلخواه ، همه عواملی اند كه با داشتن آرامش روحی ، خوب بودن با دیگران و داشتن آسودگی خاطر می توان آنها را به دست آورد ، مشروط به این كه با دانش و آگاهی واقعی اهدافی را برای زندگی خود برگزید . چنان كه لویی استونی می گوید: " تنها گنجی كه ارزش جست وجو كردن دارد، هدف است ."

انسان بی هدف كاملاً تابع حوادث و پیشامدهاست. اما كسی كه هدف روشنی در زندگی دارد، خود تصمیم می گیرد و تلاش می كند و پس از رسیدن به كامیابی ، احساس خوشبختی و آرامش می كند. اما افرادی كه اهداف نامشخص را پی می گیرند، به هر مقام ، ثروت و جایی برسند ، باز هم ناراضی اند. هریك ازما باید بدانیم كه چه می خواهیم؟ چه هدفی را دنبال می كنیم و در انتظار چه موفقیتی هستیم ؟ اگر اینها را دانستیم ، آن موقع است كه برای رسیدن به اهداف باید تلاش كنیم ، مثلاً آگاهی مان را بالا ببریم و از تقلید كوركورانه بپرهیزیم . به شناخت توانایی ها ، ظرفیت ها و استعداد های خود وهمچنین ضعف های خود بپردازیم  واعتماد به نفس و توكل به خداوند متعال وسپس حركت و تلاش را گسترش  بدهیم . برای این كار تمركز فكر، مطالعه و مشاوره ، ساز و راه كارهای مناسبی اند.

 

 

فكر خوب

فكر خوب، معمار و آفریننده است . افكارآدمی سازنده زندگی اوست. همچنین فكر، وجه تمایز بین انسان وحیوان است. سپردن اندیشه ها و آرزوها به مغز و ایجاد فرصت لازم برای بررسی یكایك آنها نیروی شگفت انگیزی در پی خواهد داشت. به قول امرسون هر انسانی حاصل تفكرات روزانه خویش است. اندیشه و تفكرات پشتوانه ای بزرگ در سراسر حیات بشرند وبه قول پاسكال ، انسان بی اندیشه وتفكر به ماده ای بی روح می ماند. پس سعی كنید همچون اسفنج كه آب را جذب می كند، شما نیز افكار خوب را جذب كرده ، آن را در خدمت هدف خویش و هر دو را در خدمت موفقیت خود قراردهید.

 

 

مطالعه مناسب

مطالعه ، سرمایه ای زوال ناپذیر است كه به وسیله آن خیلی چیزها را می توان خرید یا ساخت . با مطالعه می توان بناهایی ساخت كه هزاران سال پا برجا باشد. اما درباره مطالعه خوب ، نیچه می گوید :  " ضمن مطالعه سعی  كنید مانند صیادی چیره دست به صید افكار خوب بروید و افكار كهنه و پوسیده را یكسره به دور اندازید." به وسیله مطالعه می توان از تجربه ها و اندوخته های دیگران استفاده كرد. با روش الگو برداری و مدل سازی ، در وقت وپول شما نیز صرفه جویی می شود ، مغز شما با  مغز دیگران ارتباط پیدا می كند و بدین وسیله راه موفقیت را زودتر و سهل تر پیدا می كنید . سعدی این مطلب را بدین گونه بیان كرده است :

مرد خردمند هنرپیشه را

عمر،  دو بایست دراین روزگار

تا به یكی تجربه آموختن

با دگری تجربه بردن به كار

 

 

مشاوره منطقی

مشاوره، عامل مؤثر و سرمایه رایگانی در مسیر پیروزی و موفقیت است . دراین باره تئودورپاركر می گوید: كاش دانسته بودم چگونه زندگی كنم یا كسی را یافته بودم كه روش زندگی را به من تعلیم دهد. یك مثل چینی نیز می گوید: اگر می خواهی كاری را به درستی  انجام دهی ، با سه تن از سالخوردگان مشورت كن . ودر ادبیات شیرین فارسی می خوانیم كه : "آن كه بیشتر مشورت می كند، كمتر دچار اشتباه می شود،" یا مثل آمریكایی كه بیان می دارد : " دو فكر از یك فكر بهتر است." از این قبیل مثل ها در آیات ،  احادیث و ادبیات كهن ایران زمین بسیار وجود دارد كه ذكر همه ی آنها از حوصله این بحث خارج است. همین اندك كه ذكر شد تا حدودی بیانگر اهمیت مشاوره است. البته مشاور هم باید آدم خبره ای باشد ، چنان كه حضرت علی – علیه السلام  - می فرمایند: " كسی كه در امور مهم با خردمندان مشورت كند، شریك عقل آنها می شود." . به قول ویكتورپوشه : " خوشبختی ، شادی و نشاط مسری است ؛ پس همواره سعی كن با افراد گشاده رو، دلشا د و خوشبین معاشرت كنی ." آدمی مثبت بین و مثبت اندیش باش. مشورت با آدم مثبت اندیش و خوشبین تو را به زندگی و تلاش امیدوار می كند . یك مَثـَل ژاپنی ، می گوید : " خوشبین به آینده امیداوار است و بدبین از آن بیمناك." دكتر نورمن پیل ، نیز می گوید: " افكارخوب ومثبت همچون تابش نور خورشید براتاقی تاریك است كه همه جا را روشن می كند، به شرط  آن كه در و پنجره را نبسته و پرده ها را پایین نكشیده باشید." آدم ترسویی نباشد. آدم ترسو خطرها و ضررها را چندین برابر می كند. هاریمن می گوید: " آینده را از دریچه ترس  و وحشت نگاه نكنید." آدم ترسو آن قدر از شكست صحبت می كند كه ناخود آگاه شما را به شك و تردید می اندازد ، تلاش و حركت را در وجود شما تضعیف می كند و در نتیجه وصول به موفقیت را به تأخیر می اندازد. آدم لاف زنی نباش .

آدم لاف زن چون طبله غازی است پرغوغا ، نه عطر عطاری كه بی سر و صدا می بوید و فضا را عطرآگین می كند. آدم لاف زن رؤیایی و متزلزل است ، ثبات رأی ندارد و از سر عیب جویی به همه چیز وهمه كس می نگرد. پس سعی كن با فردی دانا ، خوشبین ، مثبت نگر و شجاع مشورت كنی تا راه رسیدن به موفقیت كوتاه شده ، آن را راحت تر بپیمایی ، چنان كه در تاریخ گزیده می خوانیم : " هر كه با دانا مشورت كند ، از رسوایی درامان است ."

 

 

اثرهای موفقیت در زندگی و شغل

افرادی در زمینه شغل و زندگی موفق اند كه ازویژگی های زیر برخوردار باشند:

1-  افرادی كه وقت شناس اند وبه زمان اهمیت می دهند واز وقت خودشان ودیگران به خوبی استفاده می كنند. همچنین به ظاهر و آراستگی توجه داشته ، از بد پوشی و كثیفی پرهیزمی كنند و باور دارند كه ترفیع و موفقیت و خوشی درشغل و زندگی را باید به دست آورند و دراین راه از تلاش و كوشش دریغ نمی ورزند . در مواجه با مشكلات و مسائل به جای افسوس و آه  و ناله ، به یافتن راه حل های مختلف می پردازند وضمن پذیرش اشتباهات خود از دلیل تراشی وحواله ی آن به دیگران خود داری می كنند.

2-  افرادی پیروزمندانه زندگی می كنند كه به جای این كه منتظر كمك دیگران باشند، خود به دیگران كمك می كنند و در پذیرش مسئولیت ها منتظر درخواست وپیشنهاد نمی شوند، بلكه داوطلبانه به سوی آن می روند . احترام می گزارند و مؤدب اند . پس از آن از همسر، فرزندان یا همكاران و... تقاضای احترام وادب دارند.

3-  همه انسان ها ذهنشان فعال است وتوانایی ایجاد تعداد نامحدودی ایده را دارند. افراد موفق از ایده پردازی خود داری نمی كنند، مغز خود را پرورش وتمرین می دهند و سعی می كنند ایده های بیشتر ومطلوب تر تولید كنند وعلاوه برآن تلاش می كنند تا ایده های خود را با هم مقایسه كرده، بهترین ایده ها  راعمل كنند.

اصول موفقیت

1- طرح های كوچك را كنار بگذارید و برای زندگی خود اهدافی بزرگ ، ولی دست یافتنی ، نه آرمانی انتخاب كنید :

هدف عالی و بزرگ ، شما را به تفكر، تلاش و كوشش وا می دارد . پس سعی كنید به اهداف بزرگ بیندیشید و موفقیت را با تمام وجود بخواهید . همواره به خاطر داشته باشید كه افراد موفق، مردان و زنانی جسور وبا اراده اند كه از مشكلات هراسی به دل راه نمی دهند.

 

 

2- از هوش و استعداد وپشتكار كمك بگیرید:

 یقین بدانید به قول باكستون ، با استعداد متوسط اما پشتكار قوی به هرچه بخواهید ، می رسید . همچنین شیلرمی گوید: تنها كسی موفق می شود كه به انتظا ر ننشیند وهمه چیز را از هوش وحواس خود نخواهد . معنی این سخن این است كه كامیابی وموفقیت زمانی به دست می آید كه از هوش واستعداد ، نظم ودقت و شكیبایی و پشتكار بهره كافی گرفته شود.

 

 

3- شانس را جایگزین لیاقت واعتماد به نفس نكنید واز فرصت ها بهره بگیرید

.

 شانس به معنای توانایی درك موقعیت وانتخاب بهترین هاست . ضرب المثل معروف : " شانس فقط یك بار درخانه آدم را می زند" بیانگر همین موقعیت شناسی است . شانس و اقبال یعنی استفاده بجا از فرصت های پیش آمده . به قول بزرگمهر حكیم " كارها به كوشش است وكوشش ، قضا را سبب می شود. " همچنین حافظ شیرین سخن گوید:

" قومی به جد و جهد گرفتند زلف یار قوم دگر حواله به تقدیر می كنند"

پس، از آن قومی باشید كه خوشبختی هایتان را خودتان رقم بزنید. لینكلن می گوید: " بیشترِ خوشبختی ها و بدبختی های افراد صرفاً به دست خودشان است".

4- همواره "خواستن ، توانستن است" را شعار خود قرار دهید :

" خواستن نه به معنای میل داشتن ، آرزو كردن و امیدوار بودن ، بلكه به معنای عمل كردن است . خواستن یعنی اراده كردن واراده كردن یك فرمان درونی است كه عمل  به آن موفقیت را به بارخواهد آورد. سعی كنید آری گفتن را بیاموزید و برای غلبه بر مشكلات ، خود را آماده سازید.

5- نمی توانم ، نمی دانم ونمی شود را از ذهنتان بیرون بریزید:

در دنیای انسان ها غیر ممكن وجود ندارد وانجام هر كار به شرط داشتن اراده ی قوی ، امكان پذیر است ومطمئن باشید كه با اراده ، مقاومت و شكیبایی و انتخاب راه درست به سوی مقصد و تصمیم گیری به موقع ، انجام هر كاری ممكن می شود. به قول دكتر دایر " دست به دست كردن ، آدم را در جاده "شاید" سرگردان می كند واو را جز به خانه هرگز به جایی  دیگر رهنمون نمی سازد." هم او می گوید : " اگر برای حل مشكلات به خود ترس راه دهید ، خواه ناخواه روحیه یأس و ناامید ی موجب عدم اجرای آن كار می شود." در همین زمینه حضرت علی علیه السلام – می فرما یند : " یأس و ناامیدی از بزرگ ترین گناهان است"، مطمئن باشید اگر كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش به دنبال می آید و كار كوچكی كه انجام بیابد، بهتر از كارهای بزرگی است كه فقط در قالب حرف و طرح باقی بماند.

 

6- كارها را جزء به جزء كرده ، انجام بدهید:

به قول هنری فورد " اگر كار را به بخش های كوچك تقسیم كنید و جزء به جزء انجامش دهید، به  نظربزرگ و دشوار نمی آید " همیشه بدانید كه كارهای انجام شده ی بزرگ ، با قدم های كوتاه آغاز شده اند. یك ضرب المثل  چینی می گوید : " مرد ی كه كوه را ازمیان برداشت ، كسی بود كه شروع به برداشتن سنگریزه ها كرد." یقین بدانید راهی كه هزار كیلو متر باشد ، قدم به قدم پیموده می شود. پس سعی كنید كارهای بزرگ را به قسمت های كوچك تقسیم كنید تا با خیالی راحت واطمینان وشجاعت دست به انجام آنها بزنید.

7- از تمام نیروی خود استفاده كنید:

آیا فكركرده اید كه چرا ذره بین پارچه را می سوزاند؟ بسیار ساده است ، زیرا ذره بین نور آفتاب را جذب می كند و در یك نقطه متمركز می سازد ، بنابراین اگر پارچه ای درجلوی آن بگیرید، آن را می سوزاند . تمركزنیروهای شما اعم از جسمانی ، عقلانی و روحی و  روانی در یك جا، اثری به مراتب بیشتر از ذره بین خواهد داشت . همواره این را بدانید كه :

نا برده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد

8- از نیروی تخّیل یا از ضمیر ناخوآگاه به خوبی استفاده كنید:

دكتر ماكسول مالتر دركتاب "علم كنترل ذهن " می گوید : " مغز و دستگاه عصبی انسان دارای مكانیزم هدف جویی است كه به طور خودكار برای رسیدن به یك هدف بخصوص ، فعالیت می كند." یعنی مغز آن قدر بر هدف مورد نظر تمركز می كند تا سرانجام به پاسخ مطلوب برسد. به همین سبب سپردن آرزوها به ضمیر ناخودآگاه ، شما را به فعالیت برای یافتن راه حل وا دار می سازد. به قول دكتر ژوزف مورفی " ضمیر باطن ، ایده ، عقیده  و ایمان مسلط را با آغوش باز می پذیرد ." پس سعی كنید با ورود تفكر مثبت ، ضمیر ناخودآگاه خود را بارور سازید . هرگز نگویید كه شانس من این گونه بود، تقدیر این طور نوشته شده است ، زندگی من با این حرفها تغییر نمی كند ، بلكه سعی كنید خود را از شر افكار ناامید كننده و منفی برهانید تا به آرزوهای خود برسید ، زیرا به قول مولانا :

" ای برادر توهمین اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای

گربود اندیشه ات گـُل ، گـُلشنی ور بود خاری ، تو هیمه ی گلخنی "

مطمئن باشید آنچه را كه مغزانسان تصور و باور كند، به آن می رسد.

9- ترس را ازخود برانید و توكل وامید به خداوند را به جای آن بنشانید :

 خداوند در قرآن می فرماید: انسان برترین مخلوقات است : " فتبارك الله احسن الخالقین " ، همه چیز را به خاطر او آفریدیم و " لولاك لماخلقت الافلاك " اگر تونبودی افلاك را نمی آفریدیم و موارد  زیادی كه به جهت اختصار از ذكر آنها خودداری می شود. همه ی اینها بیانگر این موضوع اند كه همه چیز به خاطر انسان خلق شده و انسان برا ی خداوند ارزشمند است و در نتیجه تنها نخواهد ماند ، پس ترس برای او معنی ندارد واگر به جای آن توكل به خداوند را قرار داده ، به حركت و تلاش خود بیفزاید ، به پیروزی و موفقیت نایل خواهد شد .

10- احساس مثبت را در خدمت بگیرید:

با توجه به دلایل فراوان و بررسی های متعدد انجام شده ، ثابت شده است كه تنها افكار آمیخته با احساس می توانند روی ذهن نیمه هوشیار تأثیر بگذارند. این امر حقیقت كاملاً شناخته شده ای است كه احساس و هیجان بر اغلب مردم حكومت می كند. پس بهتر است با احساسات وهیجانات بیشترآشنا بشوید.

در وجود انسان هفت احساس مثبت وهفت احساس منفی كلّی شناسایی شده است . احساس منفی بی آن كه ما دخالتی داشته باشیم برتكانش های فكری ما جای می گیرند و به ذهن نیمه هوشیار ما می رسند . اما جنبه های مثبت را باید خود به افكار تزریق كنیم كه راه انجام این كار هم تلقین به خویشتن است .

هفت احساس مثبت عبارت اند از : میل و اشتیاق ، ایمان ، عشق ، غریزه ، دلگرمی وامید بخشی ، تخیّل ، تفكر و دوراندیشی .

هفت احساس منفی نیزعبارت اند از: ترس ، حسادت ، تنفر، انتقام ، حرص وطمع ، خرافات وخشم .

احساس های مثبت به ما نشاط ، امید ، حركت ،  تلاش و نیروی فوق العاده می بخشند ، پس سعی كنید عادت استفاده از احساسات مثبت را در خود ایجاد كنید . ولیكن  احساس های منفی بازدارنده اند وتمام كمك های ذهن نیمه هوشیار را از بین می برند، پس برای رسیدن به موفقیت باید خوبی ها، زیبایی ها ، سفید ی ها ، شجاعت ها و دلیری ها را دید نه بدی ها، زشتی ها ، سیاهی ها وترس و جُبن را چنان كه سعدی فرموده است :

" بُوَد خار و گل با هم ای هوشمند چه دربند خاری ؟ توگل دسته بند"

" كرا زشت خویی بود درسرشت نبیند زطاووس جز پای زشت "

11- تفاوت های فردی را فراموش نكنید :

دراین باره به حكایتی از سعدی علیه الرحمه ، بسنده می كنیم كه می گوید: پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت : این فرزند توست ، تربیتش همچنان كن كه یكی از فرزندان خویش . ادیب خدمت كرد و مستقبل شد و سالی چند بر او سعی كرد و به جایی نرسید  و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند. مَلك دانشمند را مُؤاخذت كرد و متابعت ( درشتی ) ، كه وعده خلاف كردی و وفا به جا نیاوردی ، گفت : بر رأی خداوند روی زمین پوشیده نماند كه تربیت یكسان است و طبایع مختلف.

" گرچه سیم وزر سنگ آید همی درهمه سنگی نباشد زر وسیم

برهمه عالم همی تابد سهیل    جایی انبان می كند، جایی ادیم"

با استنباط از این حكایت معلوم می گردد كه تفاوت های فردی در امرموفقیت حائز اهمیت است وچون خلقت همه یك جور نیست ، پس موفقیت همه یكسان نخواهد بود، لذا از این بابت غصه خوردن یا شماتت كردن كسی ، بی مورد است .

احساس آسایش ، خوشبختی ، داشتن آرامش روحی و روانی ، مزاحم دیگران نشدن و مزاحمتی از سوی دیگران ندیدن ، موفقیت واقعی اند ؛ زیرا مقام ، ثروت ، فرزند شایسته ، مدارج تحصیلی و همسر دلخواه ، همه عواملی اند كه با داشتن آرامش روحی ، خوب بودن با دیگران و داشتن آسودگی خاطر می توان  آنها را به دست آورد، مشروط به این كه با دانش و آگاهی واقعی ، اهدافی را برای زندگی خود برگزید.

لویی استونی می گوید: " تنها گنجی كه ارزش جست وجو كردن دارد ، هدف است ."

میلاد حیدری بازدید : 536 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

رسیدن به موفقیت، قدرت و هر چیز خوب دیگری در این دنیا آرزوی مشترك بیشتر انسانهاست ولی با این حال هنوز اكثریت انسان ها از وضعیت مالی، فكری و روحی مناسبی برخوردار نیستند. در دنیایی كه ما انسان ها در آن زندگی می كنیم فرصت های زیادی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد ولی متأسفانه كمتر كسی می تواند از این فرصت ها به نفع خود استفاده كند. متأسفانه انسان ها بیشتر در رؤیای رسیدن به موفقیت زندگی می كنند تا این كه بخواهند برای رسیدن به آن تلاشی از خود نشان دهند. حقیقتی كه هر انسانی در راه رسیدن به موفقیت باید همواره به آن توجه كند این است كه نه كسی شانسی و از روی اتفاق به موفقیت می رسد و نه كسی به همین صورت موفقیت های خود را از دست می دهد. این موضوع بیانگر این مطلب است كه رسیدن به موفقیت خود مراحلی دارد و فقط كسانی كه از این موضوع باخبرند که می توانند امیدوار به دستیابی به آن باشند.


افكار همه چیز شماست

با كمی مطالعه و تحقیق در زندگی بیشتر انسان های موفق جهان به این نتیجه می رسیم كه پشتكار داشتن و سخت كوش بودن ویژگی مشترك تمام انسان های موفقی است كه تا به حال روی كره زمین زندگی كرده و می كنند. اگر در زندگی بیشتر انسان های موفق جهان نگاهی بیندازید به این نتیجه می رسید كه بیشتر آنها در ابتدا به اشخاصی خانه به دوش شبیه بوده اند اما در عین حال افكاری سلاطین گونه داشته اند! بنابراین اگر شما هم می خواهید به موفقیت برسید (بسته به این كه موفقیت برای شما چه مفهومی دارد) باید جنس ذهنیت شما از افكار مثبت و امید به آینده باشد تا شما بتوانید با اشتیاق و طراحی برنامه ای مناسب برای رسیدن به آن تلاش كنید.


همه از صفر شروع كرده اند

با این حال، ممكن است این ذهنیت در شما ایجاد شده باشد كه حتی با وجود این كه ذهنیتی مثبت دارید ولی به علت كمبود منابع و امكانات لازم نمی توانید به اهداف خود برسید. فراموش نكنید كه تمام انسان های موفق هم در ابتدای كار وضعیتی مانند شما داشتند ولی با این حال توانستند با تلاش بیش از حد و داشتن افكار و برنامه ای مناسب به اهداف خود برسند. اصولاً انسانی كه در ذهن خود هدف قاطعی دارد كه باید به آن برسد هیچوقت به محدودیت ها فكر نمی كند. تنها منبعی كه انسان های موفق از آن بهره می برند ذهن است.

این افراد از آنجایی كه می دانند مغز انسان با افكار او دوست می شود، همیشه بهترین افكار را برای دوستی با ذهن خود انتخاب می كنند. اگر شما به خود به چشم یك انسان موفق نگاه كنید ذهنتان نیروی درونی شما را برای رسیدن به وضعیتی كه دوست می دارید هماهنگ می كند، اما اگر افكار و تصورات شما علیه خودتان باشد حتی اگر از منابع خوبی نیز برخوردار باشید به زودی همه چیز را از دست خواهید داد. متأسفانه بسیاری از انسان ها فكر می كنند كه محدودیت، معیار سنجش انسانهاست، در حالی كه معیار حقیقی سنجش انسان ها، افكاریست كه آنها در سر دارند.


هیچ وقت نگو دیر شده

وقتی صحبت از رسیدن به موفقیت است و انسانی از انسان دیگری دعوت می كند تا برای رسیدن به هدفی تلاش كند، معمولاً این گونه پاسخ می شنود كه دیگر دیر شده است. عبارت «دیگر دیر شده» جواب انسان هایی است كه ارباب ذهن خود نیستند. كسی كه ارباب ذهن خود باشد هیچ وقت به كمبود منابع، پیری یا... فكر نمی كند، بلكه به این فكر می كند كه از كدام راه باید برای رسیدن به موفقیت استفاده كند. كسی كه ارباب ذهن خود نباشد حتی اگر تلاش شبانه روزی برای رسیدن به موفقیت داشته باشد هیچ وقت به خواسته خود نمی رسد.

اگر كسی می خواهد به موفقیت برسد باید تلاشی توأم با ایمان به پیروزی داشته باشد. در كنار این موارد اگر شما بدانید كه چه می خواهید و در پی چه چیزی هستید می توانید در هر وضعیتی به موفقیت برسید. فراموش نكنید كه هرگز بدون زحمت چیزی عاید شما نمی شود.

برای رسیدن به موفقیت باید بهای آن را بپردازید، هرچند كه این هزینه در مقایسه با آنچه كه به دست می آوری بسیار ناچیز است.


از همین امروز شروع كن

برای رسیدن به موفقیت باید از همین امروز شروع كنید و قدر تك تك لحظات و كوچكترین فرصت های زندگی را بدانید. كسانی كه برای رسیدن به موفقیت منتظر لحظات جادویی می مانند هیچ وقت به آن نمی رسند. فراموش نكنید كه فرصت ها همیشه در جامه مبدل (گرفتاری یا شكست) به سراغ انسان ها می آیند. پس فراموش نكنید كه هر وقت در زندگی با مشكلی روبرو شدید با چشمان باز به اطراف نگاه كنید تا بتوانید موفقیتی كه در نزدیكی شما پنهان شده است را پیدا كنید. یك ضرب المثل ایتالیایی می گوید:« كسی كه منتظر زمان می ماند آن را از دست می دهد.» برای رسیدگی به چیزی منتظر آمدن آن نمانید، به سمت آن بروید. با چشمان باز خود مراقب تك تك لحظاتی باشید كه به سادگی از كنار شما می گذرند».


اگر اراده ای باشد راهی وجود دارد

برای رسیدن به موفقیت باید به تلاش خود بیفزایید. این مهم نیست كه شما در چه سن و سالی هستید. تفكر مسموم «دیگر دیر شده» را از خود دور كنید تا به شما ثابت شود برای كسی كه اراده ای در خود می بیند همواره راهی وجود دارد. تلاش و برنامه مناسب تنها چیزهایی هستند كه شما به آنها نیاز دارید. همواره به خود یادآوری كنید كه موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند و شكست از آن كسانی است كه بی تفاوت اجازه می دهند ذهنیت شكست در آنها نفوذ كند. یكی از ویژگی های مثبت استفاده از این تفكر این است كه وقتی به آن تسلط پیدا می كنید و دائما از آن استفاده می كنید بی اراده خود را در مسیر رسیدن به موفقیت در حال حركت می بینید. در این هنگام است كه شما موفقیت را با تمام وجود در آغوش می گیرد و از این موضع تعجب می كنید كه در این چند سال كجا بوده است!


هیچ وقت گول ا حساسات خود را نخورید

روزی شاگردی به دیدن استاد خود می رود و به او می گوید قدرت تمركز حواس ندارم و نمی توانم كارهایم را درست انجام دهم. استاد در جواب شاگردش به او می گوید: می گذرد، هیچ وقت به اكنون توجه نكن و به تلاش ادامه بده. همانطور كه قبلاً اشاره شد، رسیدن به موفقیت از روی شانس و اقبال نیست و همواره نیاز به تلاش دارد. در حقیقت زمانی كه هم به آن رسیده ایم باید برای حفظ آن تلاش كنیم وگرنه به زودی آن را از دست می دهیم.

میلاد حیدری بازدید : 501 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (1)

اعصابم خورده، بدهكارم ، گرفتارم و
اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم…در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید
1
ـ گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2
ـ سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3
ـ تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4
ـ با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5
ـ گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6
ـ بیشتردعا كنیم.
7
ـ در داخل آسانسور و راه پله و… باآدمها صحبت كنیم.
8
ـ هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9
ـ لذت عطسه كردن را حس كنیم.
11
ـ قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
12
ـ زیر دوش آواز بخوانیم.
13
ـ سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
14
ـ گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
15
ـ با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
16
ـ برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!
17
ـ از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
18
ـ برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
19
ـ مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و… برای خودمان جمع‌آوری كنیم.
20
ـ در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
21
ـ گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
22
ـ گاهی از درخت بالا برویم.
23
ـ احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
24
ـ گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
25
ـ بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
26
ـ وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
27
ـ در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
28
ـ سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
29
ـ رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
30
ـ وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.
31
ـ زیر باران راه برویم.
32
ـ كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
33
ـ قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
34
ـ چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و… را یاد بگیریم.
35
ـ اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
36
ـ هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
37
ـ احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
38
ـ به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
39
ـ گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
40
ـ تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
41
ـ از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد

 

میلاد حیدری بازدید : 1689 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" یا بايد چيزي را بپذيريد يا نپذيريد؛ هيچ مرز ميانه اي نبايد وجود داشته باشد.
دان كارلن "

" از ميانه روي، خوش بختي پاك سر مي زند.
گوته "

" بسيار شگفت آور و قابل توجه است كه انسان به سادگي نمي تواند واژه هايي بيابد كه با آنها تفاوت ميان انسان و حيوان را تعريف كند، با وجود اين، يافتن شكل و شيوه اي كه بتوان انسان بلندپايه را از انسان ميانه تمييز داد، آسان است.
فرناندو پسوا "

" به درد نخورها و بي اهميت ها فضاي بينابيني فروتنانه ميانه اي در زندگي حقيقي ما مي گشايند.
فرناندو پسوا "

" زن خوب، وزير دارايي خوبي براي خانه است و در اثر لطف و مهرباني و بينايي و بينش او است كه بودجه ي خانه هميشه در تعادل است.
آندره موروا "

" خم هر ساقه نتيجه ي وجود تعادلي است در ميان بلندي و نرمي اش و همچنين سنگيني تخمه اي كه بر فرق آن ساقه مي رويد.
اريك نيوتن "

" زيبايي يعني ميانه روي كامل در ميان احساس و ادراك؛ در ميان حس شدني و انديشه كردني.
اريك نيوتن "

" بين صرفه جويي و خساست فرق بگذاريد. اولي انسان را وادار مي كند كه از ولخرجي بپرهيزد و آينده اش را تامين سازد، در حالي كه دومي باعث مي شود انسان به خود نپردازد و ثروتي را جمع كند كه فقط وارثان او از آن استفاده كنند.
  ؟ "

" سعادت مثل هر فضيلتي از دو چيز به وجود مي آيد، صرفه جويي و كوشش.
فرانسوا ولتر "

" هرگاه توانستيم به همان راحتي كه مي خنديم از صميم دل بگرييم، انساني ميانه رو شده ايم. گريه باراني است كه از طوفان درون برمي خيزد يا شبنمي است كه نمايانگر لطافت روح است.
جبران خليل جبران "

" ميانه روي را در همه چيز پاس بدار، بوئيدن هواي تازه و نظافت و ورزش روزانه را فراموش مكن، سر را خنك و پا را گرم نگه دار. دردهاي جزيي خود را به مدد روزه و نه با دارو درمان كن!
بقراط "

" اگر قرار است انسان روزي تعادل روحي خود را از دست بدهد و بشكند، بهتر آن است كه اين امر در جواني صورت پذيرد؛ چرا كه پس از آن محكم تر و قدرتمندتر زندگي خواهيم كرد.
آريد هالاند "

" من دوست دارم كه يك فيلم، آغازي داشته باشد و ميانه اي و پاياني، اما نه لزوماً به همين ترتيب.
ژان لوك گدار "

" غم جهان مخور كه غم خوردن، سرنوشتت را دگرگون نخواهد كرد، اما تعادل زندگانيت را به هم خواهد زد.
گوته "

" آنچه در آن عقل و اعتدال راه ندارد، با عقل متوقف نمي گردد.
ترنس ائونوخوس "

" اشخاصي كه بدبختانه به لذتهاي شديد و حاد خو گرفته اند ديگر از لذتهاي معتدل بهره نمي برند و همواره با اضطراب به دنبال شادي و نشاط مي گردند.
فنلون "

" بزرگترين خردمندي، خرد و معرفتي است كه به تنظيم امور خانواده و اجتماع مربوط است و آن، تسلط بر خود و حق طلبي و اعتدال ناميده مي شود.
افلاطون "

" تلاش و پشتكار و ميانه روي، براي انسان ايجاد خوشبختي خواهد كرد.
بنجامين فرانكلين "

" ميانه روي و حد خود نگاه داشتن، كمال سرشت آدمي است .
كنفوسيوس "

میلاد حیدری بازدید : 1076 پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" اگر براي كامياب شدن، چيزي وجود دارد كه بايد آن را ياد بگيريم، گمان اينكه با اشتباه، آن را ياد بگيريم، بيشتر از اين است كه با دوري از اشتباه، آن را ياد بگيريم
بلر وارن "

" اشتباهات، دروازه ي ورود به جهان اكتشافات هستند
جيمز جويس "

" اشتباهات، به روشني، آنچه را كه براي بهتر كردن خود و درست كردن شرايط، لازم است، به ما نشان مي دهند
پيتر مك ويليام "

" بين زندگي انسان و حيوانات هيچ تفاوتي وجود ندارد جز در شكل و شيوه اي كه اشتباه مي كند يا خودش را باز نمي شناسد.
فرناندو پسوا "

" تا زماني كه انسان گمان مي كند وجودش مي تواند براي جلوگيري از خطا و اشتباه مفيد باشد بايد در پست خود باقي بماند.
آندره موروا "

" مردم غالباً اشتباهات ما را بسيار آسانتر از خود ما مي بينند
اسپنسر جانسون "

" هر اشتباهي را علتي است
مثل آفريقائي "

" خطاهاي كودكان به گردن والدين است.
مثل آفريقائي "

" تمام اشتباههاي ما درباره مرگ ناشي از اين است كه فكر مي كنيم درد و رنجي كه ما قبل از مردن مي كشيم مربوط به مرگ است. در صورتي كه چنين نيست و تمام درد و رنجها مربوط به زندگي است. زندگي موجب درد و رنج مي شود و مرگ، پايان دردهاست.
موريس مترلينگ "

" وقتي همه با من هم عقيده مي شوند، تازه احساس مي کنم که اشتباه کرده ام.
اسکار وايلد "

" سعادتمند كسي است كه از هر اشتباه و خطايي كه از او سر مي زند، تجربه اي جديد به دست آورد
سقراط "

" پوزش خواستن پس از اشتباه زيباست، حتي اگر از يك كودك باشد.
اُرد بزرگ "

" حقيقت را دوست بدار، ولي اشتباه را عفو كن
فرانسوا ولتر "

" بهتر است دوباره سوال كني، تا اينكه يك راه اشتباه بروي
مثل آلماني "

" مردم اشتباهات زندگي خود را روي هم مي ريزند و از آنها غولي به وجود مي آورند كه نامش تقدير است
جان اوليورهاينر "

" اگر مي خواهيد شما را دوست بدارند، اشتباهات خود را بيش از نيكي هاي خود بگوييد
بارون ليتون "

" خشم، گرفتن انتقام اشتباه ديگران از خودمان است
الکساندر پوپ "

" پزرگترين اشتباه زندگي هر كس اين خواهد بود كه از اشتباه بترسد
آلبرت هوبارد "

" كسي كه اشتباه نكند، پيشرفت هم نمي كند.
تدي روزولت  "

" مهم نيست كه هدفهاي انسان در حوزه هنر، كسب و كار، مذهب، ورزش يا ارتباط با مردم قرار دارند. تنها راه پيشرفت اين است كه خطاها در مراحل اوليه باشند، انسان خطا را بپذيرد و در اثر خطا كردن، پس نزند و پيش برود
جان ماكسول "

" كسي كه خطا نمي كند و ناكام نمي شود، چه بسا هرگز حركت نمي كند و به جلو نمي رود.
جان ماكسول "

" دو اشتباه بسيار بزرگ وجود دارد: يكي اينكه قبل از موعد اقدام به عمل كنيم و ديگري اينكه فرصت مناسب را از دست بدهيم
پائولو كوئيلو "

" خطايي عظيم تر از اين ممكن نيست كه تصور رود آنچه اخيراً نوشته شده همواره كاملتر است؛ كه آنچه جديداً نوشته شده پيشرفتي است بر آنچه پيش تر نوشته شده؛ كه هر تغييري به معناي پيشرفت است.
شوپنهاور "

" من هفتصد بار اشتباه نكردم، من يك بار اشتباه نكردم. من زماني موفق شدم كه هفتصد راهي را كه موفقيت آميز نبود اصلاح كردم. هر گاه راهي را كه عمل نمي كرد حذف كردم راهي را پيدا كردم كه كار مي كرد.
توماس ادیسون "

" از اشتباهات خود شرمنده نشويد و آن را جرم ندانيد
کنفسیوس "

" جواني اشتباه است، كهولت، مبارزه و پيري پشيماني
ديزرائيلي "

" خطا اگر ندانسته انجام شود اشتباه است و اگر دانسته، تبهكاري است
برتولت برشت  "

" هرگز مرتكب اين اشتباه نمي شوم كه با كساني كه براي نظرشان احترامي قايل نيستم، بحث كنم
ادوارد گيبون "

" بزرگترين اشتباهي كه كسي مرتكب مي شود، ترسيدن هميشگي از اشتباه كردن است
هوپارد "

" زندگي، ميدان ادامه ي راه اشتباه نيست؛ هر گاه پي به ناراستي راه خود برديم بايد به ريشه و بن پاكي خويش باز گرديم، نه آنكه با اشتباهي ديگر آن را ادامه دهيم كه برآيند آن، از دست دادن همه عمر است.
ارد بزرگ "

" اشتباه را درست نكردن، خود اشتباه ديگري است
كنفوسيوس "

" آزمايش و خطا بسيار خوب است، تنها يك عيب دارد: مقدار زيادي از سرمايه اي كه همه ي ما كم داريم، يعني زمان، در اين راه صرف مي شود
آنتوني رابينز "

" اگر فكر مي كنيد آموزگارتان سخت گير است، بسيار در اشتباه هستيد. پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد كه رئيس شما خيلي سخت گيرتر از آموزگارتان است؛ چون امنيت شغلي آموزگارتان را ندارد
بیل گیتس "

" ما اشتباهات جديدي را مرتكب نمي شويم؛ تنها اشتباهات گذشته را تكرار مي كنيم
بیل باب هاس "

" مردي كه اشتباه نكند، ارزش كارهاي بزرگ را نخواهد داشت.
ادوارد فيليپس "

" اشتباه نيز جزيي از زندگي است، پس وقت خودت را تلف نكن و خودت را براي اشتباههاي گذشته سرزنش نكن
برادلي "

" كسي كه هميشه مي خواهد اشتباه ديگران را ثابت كند، آنها را از خود دور مي سازد
ناپلئون هیل "

میلاد حیدری بازدید : 402 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

شما در روز چندبار مجبور می‌شوید در موارد مختلف تصمیم‌ بگیرید؟ خیلی زیاد! شاید شمارش آنها در برخی روزها به‌طور دقیق امكان‌پذیرنباشد. قطعا فراز و فرودهای زندگی، تصمیم‌گیری‌های حساس‌تری را به‌دنبال دارند. اما حتما تجربه كرده‌اید گاهی یك تصمیم كوچك كه چندان هم به‌نظر مهم نمی‌رسد اگر با توجه كافی به برخی مسائل اتخاذ نشود، چگونه دست و پای شما را می‌بندد و یك دفعه به مشكل اساسی در زندگی‌تان تبدیل می‌شود و برعكس، شاهد بوده‌اید تصمیم‌گیری‌هایی كه مبتنی بر واقعیت‌ها، تجربیات و هوشمندی‌های لازم اتخاذ شده‌اند چگونه در روند زندگی شما تأثیر مثبت و سرنوشت‌ساز داشته‌اند. از این رو، مشاهده می‌كنید اتخاذ مناسب هر تصمیمی چه كوچك به‌نظر بیاید چه بزرگ، می‌تواند نقشی مثبت در زندگی ایفا كند. روانشناسان براین باورند كه برای تصمیم‌گیری به‌موقع و صحیح، باید مهارت‌هایی را آموخت و آنها را با به‌كارگیری مداوم تقویت كرد. به عبارت دیگر همواره ابزارهایی در زندگی وجود دارند كه ابتدا باید بتوانیم آنها را شناسایی كرده و سپس برای حل مسائل و مشكلات‌مان از آنها استفاده كنیم.

تصمیم

بی‌تردید افرادی كه تصمیم‌های مناسب و درست اتخاذ می‌كنند، افراد موفقی هستند. آنان از احساس اعتماد به نفسی كه به‌دلیل آشنایی با چگونگی انتخاب‌های عاقلانه و صبورانه مبتنی بر پافشاری‌های لازم كسب می‌كنند، لذت می‌برند. شما می‌توانید توانایی خود را برای اتخاذ تصمیم در تمامی بخش‌های زندگی‌تان ( شخصی، مالی و حرفه‌ای ) توسعه دهید، چرا كه زندگی درگیر تصمیم‌گیری‌های بسیار است و برگزیدن بهترین انتخاب‌ها، در واقع كلید موفقیت است.

دستیابی به این نكات می‌تواند به توانایی شما در اتخاذ تصمیم‌های درست و دقیق كمك كند:

- تعیین دقیق اهداف خود در حیطه كار و زندگی شخصی

-جلوگیری از ایجاد اشتباهات می‌تواند به اهمیت وجودی شما، سرمایه مالی و وقت و جایی كه برایش كار می‌كنید، اعتبار بخشد.

- هیچ كس نمی‌تواند مدعی شود كه همیشه می‌تواند تصمیم‌گیری‌های مناسب و صحیح داشته باشد اما می‌تواند با یادگیری و رشد مهارت‌های تصمیم‌گیری‌اش، میزان موفقیت خود را افزایش دهد.

كالبد‌شكافی یك تصمیم

اتخاذ یك تصمیم مناسب و درست، به صبر و افكار دقیق نیاز دارد. دنبال‌كردن قدم ‌به ‌قدم یك مسیر می‌تواند در این چارچوب به شما كمك كند.

* قدم اول: تعیین مشكل؛ موقعیت را شناسایی كنید

- مشكل را از تمامی زوایا مورد بررسی قراردهید.

- خوب فكركنید و به پاسخ‌های آسان و سریع رضایت ندهید.

- از تفسیر نادرست نشانه‌های مشكل پرهیز كنید؛ مثل مواردی چون بی‌پولی و برخی عادت‌های در حال گذر ضعیف، بدهی زیاد و... .

این سؤال‌ها را برای تعیین اولویت‌ها در اهداف‌تان، از خود بپرسید:

- من از این تصمیم‌گیری، چه می‌خواهم به دست آورم؟ هدف‌های من چه هستند؟

- كدام مشكل برای حل‌شدن حق تقدم دارد؟

- اهداف را به‌ترتیب اهمیت برای خود بنویسید و به‌طور مرتب آنها را مروركنید.

سعی كنید برای دستیابی به اهداف‌تان، شرایط زمانی، مالی و سایر موارد مهم را مشخص كنید به‌گونه‌ای كه شما بتوانید موفقیت بعدی خود را به‌طور دقیق‌تر و قوی‌تر تضمین كنید.

بهترین تصمیم در زمان حال ممكن است انجام ‌ندادن هیچ كاری باشد.

* قدم دوم: ارزیابی مجدد موقعیت و شرایط

این ارزیابی به این دلیل مهم است كه امكان دارد در مرحله اول، نظر شما نسبت به مشكل تغییر كرده باشد. به مواردی كه امكان انتخاب دارید توجه كنید. یك‌بار شما مشكل خود را تعریف كرده‌اید، اكنون از خود بپرسید:

- آیا من برای دستیابی به اهداف خود باید عمل خاصی انجام دهم؟

- آیا با گذشت زمان، این مشكل خودبه‌خود حل می‌شود؟

از تصمیم‌گیری‌های غیرضروری اجتناب كنید. هوشیار باشید كه بهترین تصمیم در زمان حال ممكن است انجام ‌ندادن هیچ كاری باشد. اما اگر هرنوع انتخابی لازم است، آن را به تأخیر نیندازید تا امكان جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های دشوار یا ناخوشایند را داشته باشید.

با خودتان صادق باشید. اگر شما فكر می‌كنید باید تصمیمی در مورد مشكل خود بگیرید، صادقانه قدم سوم را دنبال كنید.

* قدم سوم: جمع‌آوری اطلاعات

شما بهتر است برای حل مشكل خود، مانند یك كارشناس، بر موضوع مورد نظر تمركز و اطلاعات لازم را كسب كنید. از وقت و زمان خود خردمندانه استفاده كنید. اگر لازم نیست فورا تصمیمی بگیرید، وقت‌تان را صرف جمع‌آوری اطلاعات كنید. به‌هرحال مطمئن شوید كه زمان كافی و ضروری را برای این كار صرف كرده‌اید.

تلاش كنید از كسانی كه در مورد جزئیات این مشكل اطلاعاتی دارند، برای مشاوره كمك بگیرید. از اینكه بپذیرید چیزهایی را در این مورد نمی‌دانید، نترسید. از همه منابعی كه به این مسئله مربوط می‌شوند، استفاده كنید.

*قدم چهارم: به راه‌ حل‌های جایگزین فكركنید

در این مرحله از پروسه تصمیم‌گیری، هرعقیده‌ای خوب محسوب می‌شود.

از هر ایده‌ای استقبال كنید. خودتان را نسبت به شنیدن نظرهای مختلف و هرچیزی كه به فكرتان می‌رسد، محدود نكنید.

قضاوت نكنید. از اینكه سریع به پایان ماجرا و نتیجه‌گیری بپردازید، اجتناب كنید. همه نظرات را قبل از تعیین راه حل‌های جایگزین، جمع‌آوری كنید. نظرات خود را بنویسید. همه افكار خودتان را روی یك كاغذ بنویسید به‌طوری كه بعد بتوانید آنها را ارزیابی كنید.

از اینكه سریع به پایان ماجرا و نتیجه‌گیری بپردازید، اجتناب كنید.

*قدم پنجم: یك راه‌حل دوم انتخاب كنید

هر راه حل جایگزینی را به دقت آزمایش كنید و ببینید تا چه اندازه پاسخگوی مشكل شماست.

به مسائل پیش‌رو فكركنید. تلاش كنید نتایج منطقی هر راه‌حل جانشین را در ذهن‌تان تصویركنید. از خودتان بپرسید، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر...؟ از اول تا آخر برای هر طرحی، فرصتی اختصاص دهید. سودمند باشید. مطمئن شوید طرح‌های شما می‌تواند اجرا شود. برای مثال، آیا سازمان شما تجهیزاتی برای ایجاد تغییراتی كه شما در ذهن‌تان دارید، در اختیار دارد؟ خلاق باشید. اگر لازم است بهترین ویژگی‌های چندین عقیده مختلف را تركیب كنید و به یك راه حل جایگزین جدید برسید؛ چیزی كه كار و عمل می‌كند و به نتیجه می‌رسد. راه حل جایگزینی را انتخاب كنید كه متضمن بهترین دسترسی به اهداف و اولویت‌هایی است كه شما در قدم اول تشخیص داده و تعریف كرده‌اید.

*قدم ششم: تصمیم‌تان را به‌كار بگیرید

عمل كنید. خودتان را به آسانی با یك تصمیم‌گیری سخت و دشوار راضی نكنید. یك تصمیم، خوب و مناسب نیست مگر اینكه تصمیم تأثیرگذاری باشد. دیگران را آگاه كنید. مطمئن شوید كه همه تحت‌تأثیر تصمیم‌گیری شما، از آنچه تغییر خواهد كرد و چرایی آن اطلاع دارند. توضیح دهید آنها می‌توانند در انتظار پیشرفت‌هایی به‌عنوان نتیجه‌ای از تصمیم شما باشند. نقطه نظرات دیگران را نیز بپرسید. مطابق برنامه خودتان پیش بروید. به‌طور مداوم مراقب باشید هر تغییری كه شما ایجاد كرده‌اید، هنوز اثربخش است یا اینكه تعدیل‌هایی مورد نیاز است یا نه. همچنین مطمئن شوید مشكلی كه شما حل كرده‌اید، بازگشت نداشته یا به شكل دیگری ظاهر نشده است.

میلاد حیدری بازدید : 424 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

کنترل زندگی خود را بدست بگیرید.

زمامداران موفقیت

كنترل زندگی به چه معناست؟

كنترل زندگی به این معناست كه قدرت را به دست گیرید و باور داشته باشید كه این زندگی متعلق به شماست و قادرید برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی كنید و هیچ فرد دیگری نمی تواند این كار را برایتان انجام دهد. شما نسبت به زندگی خود مسئول اید، زیرا این زندگی متعلق به شماست و ادارة آن به شما بستگی دارد نه شخص دیگر. در صورتی می توانید در این مسیر قرار گیرید كه قدرت ابتكار را به دست بگیرید، نسبت به خودتان آگاه باشید و خود را بپذیرید. برای بسیاری، این شیوه تفكر، جدید و در عین حال جالب توجه است. به خصوص زمانی كه به روشنی مشاهده می كنند كه آنچه در زندگیشان وجود دارد، نتیجة مستقیم كارهای خودشان است. مسئولیت پذیری در زندگی به معنای قضاوت كردن دربارة آن نیست، بلكه بهتر است، واقعیت ها را مشاهده و سهم خود را در این مكاشفه پیدا كنیم.

مسئولیت پذیری در زندگی به معنای قضاوت كردن دربارة آن نیست، بلكه بهتر است، واقعیت ها را مشاهده و سهم خود را در این مكاشفه پیدا كنیم.

بی تردید انسان ها و وقایع اطراف تأثیراتی بر زندگی شما خواهند داشت، اما این فقط شما هستید كه تصمیم می گیرید كدام یك از این عوامل تأثیر گذارتر باشند، چه در جنبه های مثبت و چه در جنبه های منفی. به عبارت دیگر شما هستید كه به آن تأثیرات معنایی دوباره می بخشید. همه چیز به شما بستگی دارد، اگر كارتان را دوست ندارید، اگر ارتباط شما با دیگران مطلوب نیست، اگر چاق اید، اگر شاد نیستید، همه و همه به شما مربوط می شود؛ شما قربانی شرایط نیستید. شما آزادید كه شرایط را خود انتخاب كنید. برای آن كه بتوانید زندگی تان و خودتان را تغییر دهید بهتر است به سه پرسش ذیل پاسخ دهید:

می خواهید چه كسی باشید؟

 می خواهید چه كارهایی انجام دهید؟

می خواهید چه چیزهایی داشته باشید؟

می خواهید چه كسی باشید؟

یك قلم و كاغذ بردارید، چند دقیقه فكر كنید و اسامی اشخاصی را كه به آنها احترام می گذارید و مورد قبول شما هستند، بنویسید. در این فهرست نام هر كسی را می توان وارد كرد؛ یك دوست، یكی از اعضای فامیل، یك همكار و مانند آن. محدودیتی ندارید. حتی می توانید یك فرد خیالی را در این فهرست بیاورید.

حالا در مقابل هر نام، ویژگی های خاص او را كه موجب تحسین شما شده است یادداشت كنید. سپس در فهرست دیگری كلیه ویژگی های این افراد را مجموعاً بنویسید، به طوری كه تكراری نباشد.

سپس بررسی كنید كه آیا این ویژگی ها همان صفاتی است كه آرزو دارید داشته باشید؟ چه تعدادی از این ویژگی ها را دارا هستید و چه تعدادی را مایل اید كه داشته باشید؟ آیا آرزو دارید همة این ویژگی ها را داشته باشید؟

آیا از تصور خود در حالتی كه این ویژگی ها را داشته باشید لذت می برید؟

می خواهید چه كارهایی انجام دهید؟

از خود بپرسید به چه كارهایی علاقه مندید. كارهای مورد علاقه خود را، اعم از تفریحی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی، معنوى، مذهبى و جز آن، مشخص سازید. سپس اولویت آنها را مشخص كنید.

می خواهید چه چیزهایی داشته باشید؟

از خود بپرسید كه واقعاً مایلید چه چیزهایی داشته باشید. سعی كنید این تمایل را به صورت واضح مشخص كنید و بین نیازهای ضروری، خواسته ها و آرزوهای خود تمایز قائل شوید. نیاز، یك ضرورت است، چیزی كه نبودن آن به انسان لطمه می زند، مانند نیازهای فیزیولوژیك، محبت، توجه، احترام، امنیت، دانستن، فهمیدن و مانند آن. اما خواسته لزوماً ضروری نیست. مانند؛ داشتن یك ماشین یا لباس گران قیمت و آرزو یك هدف، میل و خواستی است كه فرد برای زندگی خود درنظر گرفته است كه ممكن است دست یافتنی یا دست نیافتنی، واقعی یا غیرواقعی باشد ولی از آنجا كه به زندگی فرد انگیزه و جهت می دهد و او را به سوی هدف رهنمون می سازد، ارزشمند است. به شرط آنكه فرد به امكانات و توانمندی های خود واقف باشد و هدف گذاری های واقع بینانه ای داشته باشد.

نیاز، یك ضرورت است، چیزی كه نبودن آن به انسان لطمه می زند،  اما خواسته لزوماً ضروری نیست. بلکه ممكن است دست یافتنی یا دست نیافتنی، واقعی یا غیرواقعی باشد.

بنابراین پس از بررسی های فوق، ضرورت و اهمیت خواسته خود را مشخص و آنها را اولویت بندی كنید.برای آن كه بتوانید خود و زندگی خود را از نو خلق كنید لازم است به این نكات توجه كنید:

بایدها را از زندگی خود حذف كنید.

بایدها موقعیت های مشروطی هستند كه از بیرون بر ما تحمیل شده اند.

چه كاری باید انجام دهم؟ چه چیزی باید بخواهم؟ چه چیزی باید داشته باشم ؟ و ... چه كسی باید باشم؟

بایدها را موقتاً كنار بگذارید. توجه داشته باشید، پرداختن به برخی بایدها در زندگی ضروری و لازم است، ولی این نكته مهم است كه تا چه اندازه تحت نفوذ آن قرار دارید.

افكار خود را دوباره ارزیابی كنید.

افكار شما، شامل باورهایی هستند كه دربارة خود، دیگران، زندگی و آینده دارید و آن را كاملاً حقیقی و موجه می دانید. بسیاری از باورهای امروز شما، حاصل اندیشة اطرافیان شما هستند. متأسفانه بعضی از این باورها به دلیل آنكه به شما تلقین شده اند و منشأ درونی ندارند و استدلال و منطقى پشت آنها وجود ندارد، نه تنها در زندگی به شما كمك نمی كنند، بلكه شما را با تعارض و سردرگمی روبه رو می سازند. برخی باورهای بیهوده ای كه شما راتحت تأثیر قرار می دهند به این قرار است:

برای انجام كار، وقت كافی ندارم.

نمی توانم تغییر كنم، این شخصیت من است.

اگر برخواسته هایم متمركز شوم، انسان خودخواهی هستم.

مردمی كه خوشبین هستند، واقع گرا نیستند.

برای خوشحال بودن باید پول، عشق و چیزهای زیادی داشت.

در این زندگی محكوم هستیم كه كارهایی انجام دهیم كه دوست نداریم.

و ...

زمامداران موفقیت

اما چگونه تغییر را آغاز كنید:

اگر خواهان تغییر جدی هستید و می خواهید جایگاه بهتری نسبت به آنچه در حال حاضر دارید داشته باشید بهتر است افكار، كلمات و اعمالتان را تغییر دهید، حتی اگر در این مسیر زحمات زیادی را تحمل كنید.

برای آن كه به خلق مجدد خود و زندگیتان بپردازید به شیوة زیر عمل كنید:

از فهرست خواسته های خود كارهایی كه می خواهید انجام دهید، چیزهایی كه می خواهید داشته باشید یا فردی كه می خواهید باشید(كه در تمرینات قبلی آماده كرده اید)، یك مورد را انتخاب كرده، مراحل زیر را برای آن انجام دهید:

 دربارة آن انتخاب(خواسته) فكر كرده و آن را ارزیابی كنید

هر آنچه در اطراف شما وجود دارد، با یك طرح اولیه شروع شده است. به اتاقی كه در آن نشسته اید توجه كنید، پنجره، زمین، در،كامپیوتر و ... تمام اینها زمانی یك ایده در ذهن فردی بوده است. پس اولین قدم برای خلق و نوآوری، فكركردن است. اما باید تصویری روشن و مشخص از آنچه می خواهید، در ذهن داشته باشید.

برای داشتن این تصویر روشن لازم است نیازهای عاطفی خود را درمورد خواسته هایتان كشف كنید، به عبارتی دریابید چه عاطفه درونی و چه نیاز درونی در پس خواسته هایتان وجود دارد. برای مثال: اگر خواهان خرید اتومبیل اید، می توانید برای پی بردن به نیاز درونی خود سؤالاتی از این قبیل از خود بپرسید:

می خواهم اتومبیل بخرم. چرا؟ ... برای آن كه قادر باشم دور شهر بگردم، چرا؟ برای این كه محتاج دیگران نباشم. چرا؟ برای اینكه مستقل باشم. چرا؟ برای آنكه بتوانم هر زمان كه دلم می خواست تردد كنم. چرا؟ می خواهم كنترل زندگی در دستم باشد و ...

برای داشتن یک تصویر روشن لازم است نیازهای عاطفی خود را درمورد خواسته هایتان كشف كنید، و دریابید چه عاطفه درونی و چه نیاز درونی در پس خواسته هایتان وجود دارد.

برای هر خواسته مادی یك پشتوانة عاطفی و یك نیاز درونی وجود دارد. این نیاز را كشف كنید. بسیاری مواقع كشف آن نیاز درونی سبب می شود خواسته های خود را بهتر شناخته و به واقعی یا غیرواقعی بود نشان و نیز ضروری یا غیرضروری بود نشان پی ببرید.

این روش به شما كمك می كند تصورات خود را شفاف تر سازید و خواسته های حقیقی و غیرحقیقی خود را كشف كنید. ضرورت های خود را بشناسید تا بتوانید اولویت بندی مناسبی برای نیازها، خواسته ها و آرزوهاى حقیقی خود قائل شوید.

  پس از ارزیابی خواسته خود، آن را بر روی كاغذ آورده، ودربارة آن صحبت كنید

پس از آن كه تصویر روشنی از آنچه می خواهید به دست آوردید و نیازهای درونی خود را به طور حقیقی كشف كردید خواسته خود را بنویسید و آن را اعلام كنید. به نظر می رسد وقتی دربارة خواستة خود صحبت می كنید، خواسته هایتان به سمت حقیقی شدن پیش می روند. درست مثل آنكه به جهان اعلام می دارید قرار است چه اتفاقی رخ دهد. در بسیاری موارد نیز آگاهی یافتن دیگران دربارة خواسته های شما و یاری رساندن آنها سبب می شود در مسیر آنچه كه خواهانش هستید گام بردارید. اظهار قاطعانة یك خواسته، آن را به صورت یك هدف در آورده و به واقعیت نزدیك می سازد.

  خواستة خود را به مرحله عمل درآورید

گام های كوچكی بردارید. آخرین مرحلة خلق و نوآورى، عمل كردن است. بعد از اینكه درباره خواسته هایتان به طور شفاف و مشخص اندیشه كردید، آن را به روی كاغذ آورده و دربارة آن صحبت كردید، قدم های محسوسی بردارید. فعالیت های خود را گام به گام به سمت خلق چیزی كه می خواهید آغاز كنید. همیشه انتظار گام های بلند را نداشته باشید، گام های كوچك ولی پیوسته در بسیارى مواقع ، به شكل مطلوبی شما را به نتیجه می رساند. استمرار، پشتكار و توكل به خدا را از یاد نبرید.

میلاد حیدری بازدید : 449 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

همه را ببخشید و روح خود را آزاد کنید!

بخشش

آنهایی موفق اند و از زندگی شان لذت می برند که روحی بزرگ ، غنی و آزاد دارند .

هر گونه وابستگی ذهنی ، جسمی و روحی به كوچك شدن انسانها می انجامد . شما به هر شكلی كه به چیزی وابسته باشید یعنی خود را بدون آن كامل حس نمی كنید . حتی اینكه شما هدفدار هستید و به دنبال اهداف خود می روید ، نباید در شما این احساس را  ایجاد كند كه زندگی بدون رسیدن به هدف شما ، برایتان كاملاً غیر ممكن است . اینكه می گویند آرزوهای بزرگ ، انسان را خرد می كند ، بخاطر آن است كه وابستگی فراوان ایجاد می كند .

 

همانقدر مشتاق و علاقمند به اهداف خود باشید و برای رسیدن به آنها تلاش كنید كه آمادگی رها كردن شان را دارید .

یكی از مهمترین چیزهایی كه وابستگی ذهنی و عاطفی ایجاد می كند و مانع غنی شدن و آزادی روح می شود ، نبخشودن دیگران است . آنها كه نفرتی به دل دارند و كسی یا موضوعی یا خود را نبخشوده اند و یا خاطره تلخی را از ذهن خود دورنمی كنند ،روح خود را اسیر كرده اند .

                     

بخشش لطفی است به خود ، نه به دیگران .

هر كسی و به هر شكلی به شما بدی كرده است ، او را ببخشایید . اگر او لایق بخشیدن نیست ،شما  شایسته رها شدن هستید.

 

 ما با نبخشیدن ، افراد را در ذهن خود زندانی کرده ، با فکر به او ، بزرگش می کنیم و انرژی خود را بیهوده هدر می دهیم ، در حالیکه زندانی های ذهنمون حتی خبر نداشته و ممکن است با خیالی آرام در خانه خود در حال استراحت باشند و ما در حال میگرن گرفتن!.

 

به جای آنكه به آزار روح خود و بی توجهی نسبت به خود ، مشغول شوید و نهال اعتماد بنفس خود را بخشكانید ، او را ببخشایید و رها كنید و حتی در حقش دعای خیر كنید تا روح شما بزرگ و غنی شود؛ 

خود را نیز ببخشایید

 

بخشش

این موضوع در مورد خودتان هم صدق می کند. اگر كار خطا یا گناهی مرتكب شده اید نگویید كه هرگز خود را نمی بخشم . نبخشودن خود ، یعنی صدها بار آن اشتباه را در ذهن تكرار كردن و صدها بار احساس گناه را در ذهن ، تشدید نمودن و این یعنی كشتن خود به دست خود به فجیح ترین شكل ممكن ! فكر نكنید كه نبخشودن خود ، نوعی مجازات است ، این فقط و فقط خودشكنی است و بس . بجای اینطور مجازات كردن خود ، سعی كنیدگذشته ی خود را با روحی آزاد كه تنها با بخشودن به دست می آورید ، جبران كنید . آنچه محكوم و بد است ، رفتار بد است نه انسان . انسان ، بالفطره خوب است و پاك . روح الهی در او جریان دارد ، حالا اگر اشتباهی كرد ، باید توبه کند و تصمیم بگیرد تا خطایش را جبران کرده و دیگر آن

را تکرار نکند.

 

از همین روزهای آغازین سال شروع کنید:

بخشودن را تمرین كنید و دیگران را ببخشایید و روح خود را رها كنید . برای رهایی از احساس گناه و بخشیدن دیگران روی یك كاغذ بارها بنویسید . همه را بخشیدم حتی او را كه ...، خود را هم بخشیدم و رها شدم . خود و دیگران را كاملاً بخشیدم و چقدر آزاد و رها هستم . سبك شدم . خداوند حتماً مرا می بخشاید .

میلاد حیدری بازدید : 930 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (1)

یک به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .

دو با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید ، مهارتهای مکالمه ای مثل دیگر مهارتها خیلی مهم میشوند .

سه همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرجنکنید و یا همانقدر که می خواهید نخوابید .

چهار وقتی می گویید "دوستت دارم" منظورتان همین باشد .

پنج وقتی می گویید "متاسفم" به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .

شش قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .

هفت به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .

هشت هیچوقت به رؤیاهای کسی نخندید . مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند .

نه عمیقاً و بااحساس عشق بورزید . ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .

ده در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .

یازده مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .

دوازده آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .

سیزده وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید ، لبخندی بزنید و بگویید "چرا می خواهی این را بدانی؟"

چهارده به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیتهای بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .

پانزده وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید "عافیت باشد "

شانزده وقتی چیزی را از دست می دهید ، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .

هفده این سه نکته را به یاد داشته باشید : احترام به خود ، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن

هجده اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .

نوزده وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید ، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .

بیست وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید ، کسی که تلفن کرده آن را درصدای شما می شنود .

بیست و یک زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .

یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را لمس کند .

میلاد حیدری بازدید : 15667 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" انتخاب در دو چيز امكان ندارد، يكي تولد و يكي مرگ.
لائوتسه "

" ناداني يعني انتخاب آنچه درست نيست بر آنچه درست است.
برتولد برشت "

" فايده تجربه اين است كه انتخاب را آسان مي كند.
ويليام شايرد "

" اول مشورت، دوم تصميم و سوم انتخاب سه ركن موفقيت هستند.
لوپ دووكا "

" نقشهايي كه در صحنه زندگي به عهده ما واگذار شده به انتخاب و اختيار خود ما نبوده و تنها وظيفه ما اين است كه به خوبي آنها را بازي كنيم.
اپيكتت "

" كسي كه مي خواهد نقاش خوبي شود، سرمشق هاي عالي را انتخاب كرده و از روي آن مشق مي نويسد. همچنين كسي كه ميل دارد زندگيش بي عيب و پاكيزه باشد بايد بهترين اشخاص را سرمشق و نمونه خود قرار داده، آنقدر بكوشد تا به پاي آنها برسد و حتي از آنها در گذرد.
ادن نلئام "

" آزادترين و ظريف ترين شعور معمولاً تا بدانجا قد نمي دهد كه ميان دو امر، آني را برگزيند كه در گزينش آن به ناچار سود بيشتري باشد. ما در چنين مواردي، برمي گزينيم فقط از آن رو كه ناگزير به گزينش هستيم.
نيچه "

" به ما انسانها حق انتخاب داده اند، پس نمي توانيم مسئوليت ها را به گردن خدا يا طبيعت بيندازيم،  بلكه  مسئوليت خود ماست و بايد خود،  آن را به دوش بكشيم.
آرنولد توين‌بي "

" در هر جا كه هستيد و با هر چه كه در اختيار داريد، كاري بكنيد.
تئودور روزولت "

" من احساس مي كنم مختارم، پس مختارم.
لايب نيتس "

" فرزانگان سكوت اختيار مي كنند، با استعدادها سخن مي گويند و نادانها جر و بحث مي كنند.
مثل چيني "

" اين ترس از انتخاب است كه قدرت تصميم گيري را از ما مي گيرد و باعث نوعي ناتواني در تصميم گيري مي شود.
اسپنسر جانسون "

" من هميشه مي توانم آزادانه انتخاب كنم، اما بايد بدانم كه اگر انتخاب نكنم، باز هم انتخابي كرده ام.
ژان پل سارتر "

" من و شما نيز مي توانيم زندگاني خود را به شكل يكي از اين افسانه ها در آوريم، به شرط اينكه شهامت داشته باشيم و بدانيم كه قادريم اختيار رخدادهايي را كه در زندگيمان روي مي دهد، به دست گيريم.
آنتوني رابينز "

" لازم نيست گوش كنيد، فقط منتظر شويد. حتي لازم نيست منتظر شويد، فقط بياموزيد كه آرام و ساكن و تنها باشيد. جهان آزادانه خود را به شما پيشكش خواهد كرد تا نقاب از چهره اش برداريد. انتخاب ديگري ندارد؛ مسرور گِرد پاي شما خواهد گشت.
فرانتس كافكا "

" اگر خواستي اختيار شوهرت را در دست بگيري اختيار شكمش را در دست بگير.
مثل اسپانيايي "

" من مي توانم انتخاب كنم كه قرباني دنيا باشم يا يك ماجراجو در جستجوي گنج؛ همه چيز بستگي به روش نگاه من به زندگي دارد.
پائولو كوئيلو "

" زندگي كوتاه است، اما بلندترين چيزي است كه در اختيار ما انسانها قرار دارد.
فررد هاند هاين "

" دوستان عبارت از خانواده اي هستند كه انسان اعضاي آن را به اختيار خود انتخاب كرده است.
آلفونس كار "

" بين رنج بردن و هيچ، به ما حق انتخاب داده اند؛ من رنج را برداشته ام.
ويليام فاكنر "

" اگر كسي در انتخاب همسرش دقت نكند، دو نفر را بدبخت كرده است.
محمد حجازي "

" با آنكه مي دانيد به كجا مي خواهيد برسيد، اگر مسير درستي انتخاب نكنيد، هرگز به مقصد نمي رسيد.
جان ماكسول "

" اصلي ترين مشكل ما انتخاب افكار صحيح و درست است.
ديل كارنگي "

میلاد حیدری بازدید : 24342 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)


" هنگامي كه شما مي خواهيد موقعيت پيشين خود را پاس داريد، هيچ معجزه ي جديدي براي دگرگوني موقعيت تان رخ نمي دهد.
گيل ليندن فيلد "

" تنها با دگرگوني ديدگاه تان خواهيد ديد كه تا چه اندازه وضعيت زندگي تان دگرگون مي شود؛ از اين دگرگوني، شگفت زده خواهيد شد.
اوا گرگري "

" ما مي توانيم با دگرگوني دنياي درون مان، دنياي بيرون را هم دگرگون كنيم.
جان هريكران "

" اگر چيزهايي را كه داريد، دوست نداريد، باورهايتان را دگرگون سازيد.
كارول تاتل "

" دگرگوني، هميشه آسان نيست.
شري كارتر اسكات "

" اگر به راستي مي خواهيم دگرگون شويم، بايد دگرگوني را برگزينيم و به انجام دگرگوني، پايبند باشيم.
شري كارتر اسكات "

" دگرگون كردن هيچ چيز آسان نيست و به هنگام گذر از اين فرايند، بايد با خودتان مهربان و شكيبا باشيد.
شري كارتر اسكات "

" رو به پيشرفت، يعني دگرگوني، رو به تكامل، يعني دگرگوني هاي بسيار.
وينستون چرچيل "

" الگوها با گذشت زمان دگرگون مي شوند، شما هم بايستي دگرگون شويد.
شري كارتر اسكات "

" پذيرش دگرگوني، به شما اين اجازه را مي دهد كه به جاي كوركورانه رد شدن، آماده ي هر پيچ و خمي باشيد كه زندگي برايتان پيش مي آورد.
شري كارتر اسكات "

" زماني به روشني مي بينيد كه بتوانيد چشم انداز خود را دگرگون كنيد و شرايط را در روشنايي تازه اي ببينيد.
شري كارتر اسكات "

" آگاهي، نخستين گام براي فراهم آوردن زمينه ي دگرگوني هايي است كه آرزو داريد در خودتان به وجود آوريد.
شري كارتر اسكات "

" زندگي، پديده اي دگرگون شونده است، از اين رو، قوانين ما بايد به گونه اي باشد كه به ما اجازه ي سازگاري، رشد و لذت را بدهد.
آنتوني رابينز "

" اگر مي خواهيد در زندگي تان دگرگوني ايجاد كنيد، بخشش به ديگران را بخشي از برنامه ي رشد فردي تان قرار دهيد.
راجر كار "

" خوش باشيد و خودتان باشيد؛ همين كارتان همه چيز را دگرگون خواهد كرد.
لورا لَلُن "

" دگرگوني زندگي، نيازمند زمان و انرژي است و درك اين مسئله كه  در سرمايه گذاري زندگي تان اشتباه كرده ايد يا نه ، بر دوش خودتان است.
گيل ليندن فيلد "

" دوره ي دگرگوني، دوره ي ترس و دوره ي كسب فرصت است. اينكه كدام يك بهره ي شما مي شود، بستگي به گرايش شما دارد.
ارنست سي. ويلسون "

" هيچ گاه براي يادگيري، آرزو كردن يا دگرگوني دير نيست.
زيگ زيگلار "

" نگران چيزي نباشيد كه نمي توانيد آن را تغيير دهيد، در برابر، انرژي خود را در موارد مثبت و سازنده بكار بريد.
زيگ زيگلار "

" بايد دگرگوني ها را دوست بداريم، زيرا دگرگوني، تنها چيزي است كه قطعيت دارد.
آنتوني رابينز "

" سپاس گذاري و حق شناسي يك نفر، ممكن است زندگي انساني ديگر را براي هميشه دگرگون سازد.
آنتوني رابينز "

" با دگرگوني باورها، ارزشها، قوانين و هويت، مي توان همه ي رفتارها را دگرگون نمود.
آنتوني رابينز "

" هيچ اهرمي، نيرومندتر از هويت، در دگرگوني رفتار انساني نيست.
آنتوني رابينز "

" بايد پيوسته دگرگون شده، تجديد حيات كرده و جوان گرديم، در غير اين صورت، متعصب و سخت مي شويم.
گوته "

" گذشته را نمي تواني تغيير دهي، اما مي تواني از آن بياموزي.
اسپنسر جانسون "

" چون تحولي روي داد و بينش هنرمند بر اثر ظهور واسطه اي نوخاسته تغيير ماهيت داد، ديگر  هر واسطه ي هنري براي بيان آن بينش تازه مي تواند سودمند باشد.
اريك نيوتن "

" اگرچه تغيير براي رشد ضروري است، نبايد آن را با  تكامل  هم معني دانست.
اريك نيوتن "

" عشق، آن چيزي است كه  روح جهان  را وادار به دگرگوني و تكامل مي كند.
پائولو كوئيلو "

"  وقتي چيزي در حال دگرگوني و تغيير است، هرچه در پيرامون آن است نيز دگرون مي شود.
پائولو كوئيلو "

" تنها كساني كه تغيير نمي كنند، آنهايي هستند كه نفس نمي كشند.
آنتوني رابينز "

میلاد حیدری بازدید : 419 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

گاهی اوقات برایمان یک حادثه یا اتفاق مهمی پیش می آید که ما را دچار بحران روحی حاد می کند. ذهنمان درگیر می شود و دیگر حتی شاید نخواهیم یک لحظه هم در دنیا باشیم. اما براستی هیچوقت شده که از خودمان بپرسیم به چه قیمت!؟

واقعا به چه قیمت؟

مثلا در کنکور رتبه دلخواه را کسب نکرده ایم و حالا دچار بحران شده ایم و اعصابمان بهم ریز شده واقعا به چه قیمت؟ به قیمت ناراحتی اعصاب و روح روان و بعد از آن ناراحتی معده و زخم معده و خدای نکرده دردهای دیگر...

وقتی در عشقی شکست می خورید و از طرف مقابلتان چیزهایی می شنوید و اعمالی می بینید که برایتان غیر منتظره است. چرا باید اعصابمان خورد شده و ناراحت شویم؟

عزیزان دل من مگر به قرآن و خدای خود ایمان ندارید؟ مگه خدای مهربان در قرآنش نفرموده است که : و من یتوکل علی الله فهو حسبه که هر کس به من توکل کند همین برای او کافیست! پس چرا وقتی خدا بگونه ای می گوید عزیز دلم تمام بار مشکلاتت را در زندگی به دوشم بگذار تا من آنها را حل کنم، طفره می رویم و دوست نداریم پای خدا را در دایره زندگیمان باز کنیم؟ چرا همیشه منتظر وقوع حادثه بدتر هستیم؟ واقعا به چه قیمت؟

اگر کمی منصفانه فکر کنیم خواهیم دید که خدا در همه حال با ماست و بهترین ها را برایمان می خواهد. و بقول یکی از دوستان که می گفت: درین بشکستگیها صد درستیست!

پس بیائیم از این به بعد به محض ایجاد مشکل در زندگی بجای غر زدن و دست روی دست گذاشتن بعد از خواندن دو رکعت نماز عشق رو به قبله نشسته و به او بگوئیم : افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد که ای خدای مهربان کارم را به تو واگذار می کنم و از تو کمک می خواهم. و تمام کارهایمان را به او واگذار کرده و به او توکل کنیم. چراکه بعد از مدتی اگر خوب دقت کنیم خواهیم دید که همه کارها بخوبی به پیش خواهد رفت.

آره به همین راحتی!!! باور ندارید؟ پس یک بار در زندگی امتحان کنید!!!

میلاد حیدری بازدید : 477 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

 

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي كوچك تصميم گرفتند كه با هم مسابقه ي دو ب


دهند.

 

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي كوچك تصميم گرفتند كه با هم مسابقه ي دو بدهند. هدف مسابقه رسيدن به نوك يك برج خيلي بلند بود. جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند.... و مسابقه شروع شد....

هدف مسابقه رسيدن به نوك يك برج خيلي بلند بود. جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند.... و مسابقه شروع شد....

كسي توي جمعيت باور نداشت كه قورباغه هاي به اين كوچكي بتوانند به نوك برج برسند. شما مي توانستيد جمله هايي نظیر اينها را بشنويد: "وای,عجب كار مشكلي!!" "آنها هيچ وقت به نوك برج نمي رسند." يا: "هيچ شانسي براي موفقيتشان نيست.برج خيلي بلنده!"

قورباغه هاي كوچك يكي يكي شروع به افتادن كردند... بجز بعضي كه هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر مي رفتند...

جمعيت هنوز ادامه مي داد,"خيلي مشكله!!!هيچ كس موفق نمي شه!" و تعداد بيشتري از قورباغه ها خسته مي شدند و از ادامه دادن منصرف ... ولي فقط يكي به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر....

اين يكي نمي خواست منصرف بشه! بالاخره بقيه از ادامه ي بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه كوچولو كه بعد از تلاش زياد تنها كسي بود كه به نوك رسيد! بقيه ي قورباغه ها مشتاقانه مي خواستند بدانند او چگونه اين كا ر رو انجام داده؟ اونا ازش پرسيدند كه چطور قدرت رسيدن به نوك برج و موفق شدن رو پيدا كرده؟

و مشخص شد كه... برنده ي مسابقه كر بوده!!!

نتيجه ي اخلا قي اين داستان اينه كه:

هيچ وقت به جملات نامثبت و مأيوس كننده ي ديگران گوش ندهيد... چون آنها زيبا ترين رويا ها و آرزوهاي شما را از شما می گیرند، چيز هايي كه از ته دل خواستار رسیدن به آنها هستید!

هيشه به قدرت كلمات فكر كنيد.

چون هر چيزي كه مي خونيد يا مي شنويد روي اعمال شما تأثير ميگذاره پس:

هميشه.... مثبت فكر كنيد!

و بالاتر از آن

كر بشوید!!!

هر وقت كسي خواست به شما بگه كه به آرزوهاتون نخواهيد رسيد!

و هيشه باور داشته باشيد:

من همراه خداي خودم همه كار مي توانم انجام دهم

به نقل از وبلاگ تفکر مثبت

 

 

میلاد حیدری بازدید : 1166 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

بسیاری از انسانهایی که موفقیت را درس می دهند، صحبت از مثبت اندیشی وتأثیری که بر زندگی ما دارد می کنند.

اما در اینجا سؤال ما این است که آیا مثبت اندیشی تأثیری بر زندگی ما انسانها دارد یا نه؟

بسیاری از دانشجویان من این سؤال را از من پرسیده اند و در اینجا می خواهم پاسخ آنرا بدهم. همانطور که می دانید قدرت کلمات امروزه غوغا به پا کرده است. کسانیکه بر قدرت کلمات واقف نیستند می گویند مگر می شود که انسان با دوتا کلمه عربی به هم محرم شود و یا مگر می شود انسان بگوید من سالم هستم و بیمار نشود؟

در ابتدا مثالی می زنم.  اگر شما بتوانید درست تصور کنید که یک لیمو ترش را از وسط نصف کرده و آب آنرا در دهانتان می ریزید، طبیعتاً دهنتان پر از آب خواهد شد یا تصور خوردن قره قروت و ... . علت این امر می تواند نشئت گرفته از قدرت کلمات باشد. اما نکته ای که اینجا باید متذکر شد این است که بسیاری از انسانها فکر می کنند که به محض مثلا بیمار شدن بگویند من سالم هستم درجا سالم می شوند. که این تفکر درست نیست. ما فقط از مثبت اندیشی و قدرت کلمات در جهت بهتر شدن استفاده می کنیم. مثلا فردی که مثبت اندیش هست آیا بیمار نمی شود؟ آیا در زندگی شکست نمی خورد ؟ خیر اینطوری نیست بلکه این فرد مثبت اندیش ممکن است در زندگی تجربه های سنگینی را تجربه کند ولی اگر در زندگی این فرد وارد شوید خواهید دید که او از زندگی با تمامی شرایطش لذت می برد و اصل ماجرا نیز همین است.

بله دوستان عزیزم، ما با مثبت اندیشی کمک به روح و روان خود می کنیم تا اعصاب راحت داشته باشیم. بسیاری از دوستان به بنده خورده گرفته و می گویند تو اگه استاد مثبت اندیشی هستی چرا در زندگی خودت مسئله رخ می دهد. که این سؤال قطعاً از نداستن اینگونه افراد و کمی اطلاعاتشان نشأت می گیرد. آنها باید ببینند فردی که مثبت اندیش است آیا از زندگی لذت می برد یا نمی برد؟ چون در زندگی همه ما مسائل وجود دارند و گریزی از آنها نیست ولی نحوه برخورد ما با مسائل است که ما را قدرتمند می کند و یا بلعکس.

پس خوبان من بهتر است بجای اینکه فکرمان را درگیر این کنیم که این حرفها درست نیستند همیشه با خودمان مثبت باشیم تا روحیه ای زیبا و قدرتمند و روانی آرام داشته باشیم تا اگر خدای نکرده مسئله ای رخ داد بتوانیم  با تمام قدرت و توان به آن حمله و یورش برده و از حل کردن آن لذت ببریم.

ضمناً هنگامی که مسئله ای در دنیای ما انسانها رخ می دهد برای حل آن چندین مرحله لازم است:

1- با کلمات مثبت روح و روان خود را آماده کرده باشیم.

2- از خود سؤالات مثبت در جهت حل مسئله بپرسیم.

3- از خدای مهربان کمک گرفته و به او توکل کنیم.

4- به مسئله گیر ندهیم و بگذاریم به مرور زمان خودش حل شود.

شاد و پرتلاش باشید

میلاد حیدری بازدید : 1307 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

http://www.iema.ir/bt/tracy_mahyar.jpg

 

در شروع زندکی، به جز ذهنی کنجکاو و مشتاق، مزيت تحفه ئی نداشتم. در تحصيل ضعيف بودم و مدرسه را نیمه کاره رها کردم.چندين سال کارهای سخت یدی کردم. به نظر نمی آمد انگيزه و آينده درخشانی داشته باشم، ...

جوان که بودم کاری در يک کشتی باربری پیدا کردم و دنيارا گشتم. هشت سال مدام سفر کردم و کار کردم و کار کردم، باز سفر کردم، در نتیجهبيشاز هشتاد کشور را در پنج قاره ديدم. هرگاه کار یدی گيرم نمی آمد، دست فروشی میکردم، در خانه ها را مي زدم،و کار روز مزدی ميکردم. همِين طور ادامه داشت تا اينکهبه خودم آمدم و دور برم را نگاه کردم و از خودم پرسيدم، چطوری است که آدم های ديگرروزگارشان بهتر از من است؟ بعد کاری کردم که زندگی مرا دگرگون کرد. به سراغ کسانی رفتم که در امر فروش موفق بودند و از آنها پرسيدم که چه کار میکنند.آنها هم به منگفتند. توصِيه های آنها را به کار بستم و ميزان فروشم بالا رفت. در نتِجه آن قدر پيش رفتم که شدم مدير فروش. در اين سمت هم همان راه کار را به کار بستم. يعنیدريافتم که مديرفروش های موفق چه میکنند و همان کارها را کردم. اين روند یاد گرفتنو به کار بستن آموخته هایم، زندگی مرا دگرگون کرد. هنوز هم در تعجبم که چه کار سادهای و بديهی ئی  است. فقط ببين آدم های موفق چه کار ميکنند، بعد همان کار ها را بکنتا تو هم به همان نتايج برسی. وای عجب ايده ای به بيان ساده ، بعضی ها به اين دليل بهتر از ديگرانميشوند که برخی کار ها را طور ديگر انجام ميدهند. علی الخصوص از وقت شان بسياربسيار بهتر از آدم های معمولی استفاده می کنند. من چون پيشنه ای اوليه نا موفق داشتم، سخت احساس حقارت و نا توانی پيدا کرده بودم. افتاده بودم در دام اين تصورذهنی که آدم هائی که بهتر از من عمل مي  کردند عملا و واقعا تهتر از من هستند. چيزیکه من ياد گرفتم اين بود که ضرورتا اين طوری ها هم نيست.آنها فقط به نحوه ديگریعملم ی کردند، و چيزی که آنها به مدد عقل سليم ياد گرفته اند، من هم ميتوانم يادبگيرم. ديدم رازش را پيدا کردم، از اين کشف خود خوشحال بودم، هم هيجان زده. هنوز همهستم. فهميدم که ميتوانم زندگيم را عوض کنم و تقريبا به هر هدفی که در نظر بگيرمميتوانم دست يابم به شرطی که بفهمم ديگران در آن زمينه چه کرده اند و من هم همانکار را بکنم تا به همان دستاوردهای آنان دست بيابم. يک سال از شروع کار فروشم کهگذشت، يک فروشنده درجه يک شدم. يک سالی بعد از مدير فروش بودن، شدم معاون رئيس ونود و پنج عامل فروش در شش کشور زير نظر من کار می کردند، آن زمان بيست و پنج سالم بود. طی سالها در بيست و دو شغل گوناگون کار کردم. چندينشرکت را بنیان گذاشته ام، و از يک دانشگاه معتبر در رشته تجارت فارغ التحصيل شدم. مکالمه ی فرانسه، آلمانی و اسپانيائی را آموختم و و و ... در کل اين سالهای کاری به يک حقيقت ساده پی بردم. کليدهمه ی موفقيت های بزرگ، دستاوردهای  کلان، احترام، مقام و موقعِيت و خوشبختی درزندگی آن است که بتوانی بر روی مهم ترين کار و وظيفه ات تمرکز کنی و فقط بدانبيندشی و آن را خوب انجام دهی و تا کاملا تمام نشده است، دست برنداری

 

میلاد حیدری بازدید : 1268 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)


"انسان زائیده شرایط نیست، خالق آنهاست
آنتونی رابینز"

"ببارش کنید، مهرتان را بارش کنید ،عشقتان را بارش کنید ، فکر مثبت را بارش کنید"

"تمجید و تحسین بر موهبتها می افزاید
کاترین پاندر"

"برای اینکه تغیری ارزش واقعی داشته باشد باید پایدار و ما ندگار باشد
آنتونی رابینز"

"شما مسئول اینکه دیگران شما را درک نمیکنند نیستید
دکتر وین دایر"

"با شما همان رفتاری می شود که خود به آنها آموخته اید
دکتروین دار"

"تا زماني كه جستاري سبب دگرگوني رفتاري شما نشده است، هنوز آن را به خوبي فرا نگرفته‌ايد
آنتونی رابینز"

"چنانچه به راستي خواهان آن باشيد كه به خودباوري و بي‌گماني راستين برسيد، بي‌شك راه آن را خواهيد يافت
آنتونی رابینز"

"بسياري از ما در زندگي شخصي با چيزي به مراتب كمتر از آنچه سزاوارش هستيم، زندگي مي‌كنيم
آنتونی رابینز"

"همه‌ي روياهاي بشر دست يافتني هستند و به جرأت مي‌توان گفت، رويايي وجود ندارد كه نتوانيم به آن دست يابيم
آنتونی رابینز"

"اطمينان و باور، چيزي نيست كه آن را در بيرون از خود بجوييم و به سوي آن، دست دراز كنيم
آنتونی رابینز"

"ترس، شك و ترديد و نبود اطمينان و باور، هرگز نتايج چندان گهرباري ندارند و نخواهند داشت
آنتونی رابینز"

"چنانچه انسانها همواره در حالت احساسي ترديد، دودلي و دوگانگي بودند، به ندرت مي‌توانستند به كاميابي درازمدت برسند يا به چيزي كه به راستي ارزشمند است دست يابند
آنتونی رابینز"

"همه‌ي ما اين توانايي را داريم كه با دشواري‌ها و بازدارنده‌ها برخورد كنيم، بر آنها پيروز شويم و بر ترس‌هاي خود چيره گرديم
آنتونی رابینز"

"همه‌ي پيشرفت‌ها و دستاوردهاي انسان، نتيجه‌ي پيوستگي در تلاش و نيز پايبندي اوست؛ آن هم تلاشي هدفمند و پايدار
آنتونی رابینز"

"هريك از ما در زندگي، حق گزينش داريم و مي‌توانيم انديشه‌ها و احساسات خود را برگزينيم. چنانچه آگاهانه به گزينش نپردازيم، بهاي آن را خواهيم پرداخت
آنتونی رابینز"

"به ياد داشته باشيد، معنا [ =چَم ] و مفهوم زندگي، چيزي است كه برمي‌گزينيد و كنترل آن، هميشه در دست شماست
آنتونی رابینز"

"در زندگي نمي‌توانيد بي‌آنكه به راستي بخواهيد، از بسياري چيزها سرخوش باشيد
آنتونی رابینز"

"بيشتز زمانها ناچاريم كارهايي انجام دهيم كه زياد از آن خوشمان نمي‌آيد، ولي مي‌توانيم احساس خود را دگرگون سازيم
آنتونی رابینز"

"حتي هراسناك‌‌ترين و دردناك‌ترين تجربه‌ها و احساسات را مي‌توانيد با ميل و اراده‌ي خودتان دگرگون سازيد
آنتونی رابینز"

"هرچه چيزي را بيشتر اندازه‌گيري كنيد و مقادير كمّي آن را روشن كنيد، در مورد آن، خودآگاه‌تر و هوشيارتر مي‌شويد و هرچه خودآگاه‌تر شويد، آن تجربه‌ي احساسي را بهتر و خوشايندتر مي‌كنيد
آنتونی رابینز"

"بسيار پيش مي‌آيد كه در زندگي، تجربه و احساس خوبي پيدا مي‌كنيد، ولي هرگز از خودتان نمي‌پرسيد كه چه امري، اين احساس خوب و خوشايند را ايجاد كرد
آنتونی رابینز"

"اگر خواسته‌ي خود را بيان كرده باشيد، بي‌گمان، به پاسخ خواهيد رسيد، ولي زود نااميد نشويد
آنتونی رابینز"

"چنانچه مي‌خواهيد در هر كاري به مهارت، چيرگي و استادي برسيد، مي‌بايست به درستي بدانيد چه مي‌خواهيد و دريابيد كه براي دستيابي به آن، به چه چيزي نياز داريد
آنتونی رابینز"

"هدف زندگي خود را برآورده سازيد و مهم‌تر از همه آنكه اين كار را با عشق، شور، حرارت، شيفتگي و سرزندگي بسيار انجام دهيد
آنتونی رابینز"

"عشق بورزيد، دوست داشته باشيد، ببخشيد و از خودتان مايه بگذاريد
آنتونی رابینز"

"ناكامي‌ها و شكست‌هاي ظاهري، زمينه‌ساز و سكويي براي جهش‌ها و پرش‌هاي ديگر شما به سوي كاميابي نهايي هستند
آنتونی رابینز"

"شايد تلاش‌هاي شما تا به امروز ثمربخش نبوده‌اند، ولي سبب كاميابي‌هاي ديگري در آينده شده‌اند و زمينه‌ي خوبي را براي كاميابي نهايي‌تان فراهم ساخته‌اند
آنتونی رابینز"

"گاهي، نرسيدن به يك رويا كه با ناشكيبايي و مشتاقانه، خواهان آن هستيد، آنچه را به راستي مي‌خواهيد و به آن نياز داريد و براي آن ساخته شده‌ايد، به شما مي‌دهد و مي‌بخشد
آنتونی رابینز"

"هرگاه مي‌خواهيد دست به كاري بزنيد و دل آسوده نيستيد كه چرا مي‌خواهيد چنين كاري بكنيد، دوباره آن را با چَم و هدف زندگاني خود بسنجيد و با آن مشورت كنيد
آنتونی رابینز"

"زماني كه از استانداردها و قوانين بنيادي و بايد و نبايدها و قوانين هميشه بايد و... هرگز نبايد... ديگران آگاهي يابيد، روابط‌ تان با آنها ساده‌تر مي‌شود
آنتونی رابینز"

"تا زماني كه با ديگران درباره‌ي استانداردها و قوانين‌شان گفتگو نكرده‌ايد، نمي‌توانيد ادعا كنيد كه قوانين آنها را مي‌دانيد و نمي‌توانيد اين چشم‌داشت را از آنها داشته باشيد كه قوانين شما را نديده و نشنيده بگيرند و با آن همساز باشند
آنتونی رابینز"

میلاد حیدری بازدید : 4786 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" فقط دانستن كافي نيست، بايد به كار گرفت، فقط خواستن كافي نيست، بايد انجام داد.
بروس لي "

" راه ما چمن نرم نيست؛ مسير كوهي است پر از تخته سنگ، كه به بالا مي رود، به جلو، به سمت خورشيد.
راث وست هايمر "

" آدم ها تهي از توانايي نيستند، تهي از اراده اند
ويكتور هوگو "

" اگر اراده كنيد و پايداري داشته باشيد، بي شك موفق خواهيد شد
رالف والدو امرسون "

" اگر ما به قدر كافي اراده داشته باشيم، به قدر كافي هم ابزار پيدا خواهيم كرد
ميلتون "

" به هر كاري كه اراده كنيم تواناييم، اگر آن گونه كه سزاوار است پيگير باشيم
هلن كلر "

" هركس قادر به تملك و اراده نفس خود باشد، آزادي حقيقي را به دست آورده است.
پرسليس "

" اراده يك احساس نيست، بلكه شامل احساس هاي گوناگون است و نمي توان آن را از انديشه جدا كرد. در عين حال، اراده يك شور است و كسي كه اراده مي كند، به اشتباه اراده را با عمل يكسان مي شمرد
نيچه "

" خشم و غضب را به درگاه مردان با اراده راهي نيست.
سقراط "

" مرد با اراده مردي است كه شخصيت انفرادي خود را در اجتماع گم نمي كند و شجاعت آن را دارد كه باورهاي خاص خود را آشكار نمايد.
اسكار وايلد "

" من ديده ام كه درجه سعادت اشخاص بستگي به اراده و ميل خود آنها دارد
آبراهام لینکلن "

" آب قطره قطره مي چكد و با پايداري و سماجت، سنگ بزرگ را سوراخ مي كند؛ موش با پشتكار و استقامت موفق به پاره كردن رشته محكمي از سيم مي شود و ضربه هاي پي در پي تبري كوچك، درخت كهن را از پاي در مي آورد.
بنجامين فرانكلين "

" مردي كه داراي عزمي نيرومند و اخلاقي متين است، هرگز فضيلت اخلاقي خود را فداي هوس هاي زندگي نمي كند. آري مرداني در اين جهان زندگي كرده اند كه براي تكميل و حفظ فضايل اخلاقي، جسم و جان خود را فدا ساخته اند.
كنفسيوس "

" از ويژگيهاي زمان ما اين است كه متأسفانه فقط افراد پست و پليد، داراي اراده و پشتكار هستند.
آلفرد کابو "

" بزرگترين تفاوت انسان و حيوان، فهم و انديشه نيست، بلكه اراده و اختيار او است.
روسو "

" اعتقاد يعني يقين دروني، ايمان يعني عمل بيروني. اگر عزم و اراده خود را به زبان بياوريد علاوه بر تشويق شدن، احساس مسئوليت خواهيد كرد
جان ماكسول "

" هرجا انسان عمل كرده است، انسان خواسته است؛ تنها از طريق موجوداتي كه اراده دارند مي توان عمل كرد
نيچه "

" اراده ناآزاد، همان اسطوره است. زيرا در زندگي حقيقي، تنها اراده هاي قوي و ضعيف وجود دارد.
نيچه "

" هفت بار كه افتادي، براي هشتمين بار برخيز
مثل ژاپني "

" داشتن پشتكار، تفاوت ظريف بين شكست و كاميابي است
سارنف "

" كسي كه داراي عزمي راسخ است، جهان را مطابق ميل خويش عوض مي كند
گوته "

" انسان هميشه براي چيزهايي كه آرزو مي كند قدرت كافي دارد؛ فقط سستي اراده است كه نمي گذارد او در راه رسيدن به آرزوي خود گام بردارد
ژان ژاك روسو "

" استعداد بزرگ بدون اراده بزرگ وجود ندارد
ونوره دو بالزاك "

" آن عملي كه اراده حيات به واسطه ي آن خود را اثبات مي كند و انسان به هستي مي آيد، عملي است كه همه در ژرفناي وجودشان از آن شرم دارند و به دقت بر آن سرپوش مي گذارند.
شوپنهاور "

" در جهان واقعي، پس از اراده حيات، اين عشق است كه خود را به عنوان قويترين و فعال ترين همه ي محركها به نمايش مي گذارد
شوپنهاور "

" سست اراده كسي است كه با هر شكستي بينش او نيز تغيير مي يابد
دگارآلن پو "

" اراده هاي ضعيف به صورت حرف و گفتار خودنمايي مي كنند، در حالي كه اراده هاي قوي جز در لباس عمل و كردار پديدار نمي شوند.
گوستاو لوبون "

" اراده انساني، در كنار سرنوشت او ايستاده و چرخ تكامل او را اداره مي كند
فیثاغورث "

" وجود ما به منزله باغي است كه اراده ي ما باغبان آن است
ويليام شكسپير "

" افراد سست اراده هميشه منتظر معجزه ها و رويدادهاي شگفت انگيزند، اما افراد قوي، خود، آفريننده ي معجزه ها و رويدادهاي شگفت انگيز هستند
ژان ژاك روسو "

" دشواري ها نمي توانند مرا شكست دهند. هر مشكلي در برابر اراده ي بي چون و چراي من تسليم مي شود
ئوناردو داوينچي "

" یك اراده قوي بر همه چيز حتي بر زمان غلبه مي كند
شاتوبریان "

" تيجه اراده ضعيف، حرف است و نتيجه اراده قوي، عمل
گوستاولوبون "

" خواسته هاي خود را در ميان دو ديوار محكم اراده و عقل زنداني كنيد
ارسطو "

" ارزش چه چيزي بيشتر از طلاست؟ الماس، چه چيزي از الماس گرانبهاتر است؟ اراده
بنجامين فرانكلين "

" زندگي همچون رودخانه است؛ هميشه جريان دارد و اگر مسير خود را آگاهانه و با اراده معين نكنيد دستخوش امواج آن خواهيد شد.
آنتوني رابينز "

" دنيا به حرف كسي گوش مي دهد كه داراي اراده اي قوي است و مي داند كه به كدامين سو مي رود
گاليله "

" اگر سخنان تو را اراده و عمل دنبال نكند، پس از كجا مي توان ارج و بهاي تو را شناخت؟ دوست عزيزم هميشه اين گونه بوده و باز هم اين گونه خواهد ماند. ناتواني براي خود قانوني دارد، اما اراده جز كاميابي قانوني نمي شناسد.
فريدريش شيلر "

" من دريافته ام كه انساني هر اندازه مصمم به خوشبخت زيستن باشد، به همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگي خواهد كرد.
آبراهام لينكلن  "

میلاد حیدری بازدید : 469 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)


حتما تا به حال برایتان پیش آمده كه از صبح كه از خواب بیدار می‌شوید، خیلی پكر و دلتنگ و بی‌حوصله باشید. این روزها واقعا روزهای وحشتناكی هستند، همه چیز خسته‌كننده و كسل‌كننده است و انگار همه چیز علیه شما پیش می‌رود. در چنین روزهایی احتمالا شما هم آن‌طور كه باید، برای شادی و سرحالی خودتان تلاش نكرده‌اید. مثلا كوچك‌ترین كار برای تقویت روحیه، لبخندزدن است. آیا شما در چنین حالاتی آن را امتحان كرده‌اید یا اینكه اصولا معتقدید در اوج خستگی و كسلی، لبخند فایده ندارد و دردی را درمان نمی‌كند؟ برای مقابله با این روزهای كسالت‌آور، توصیه می‌كنیم تا مدتی راه‌های پیشنهادی ما را امتحان كنید. مطمئن باشید دیگر روزهای كسالت‌بار و خسته‌كننده را نخواهید دید.


 لبخند بزنید
در راه رسیدن به محل كار لبخند بزنید و هركس را كه می‌بینید، بگویید <صبح به خیر.> بله، به تمام كسانی كه از كنار شما رد می‌شوند، لبخند بزنید و سلام و صبح به خیر بگویید. به این فكر نكنید كه مردم به عقل شما شك می‌كنند.
محققان دانشگاه میشیگان معتقدند همین لبخند زدن ساده، سبب می‌شود 43 ماهیچه در صورت شما منبسط و منقبض شوند. در نتیجه فعل و انفعالات مغز تغییر پیدا می‌كند و روحیه شادمانی و نشاط در شما ایجاد می‌‌شود. حتی اگر لبخندتان در ابتدا مصنوعی باشد، به زودی طبیعی می‌شود. علاوه بر این، لبخند مسری است و شما می‌توانید با یك لبخند ساده، آن را به تمام دوستان و همكاران خود سرایت دهید و نشاط و روحیه را به آنها هم هدیه كنید.

 زیر آفتاب بنشینید
روزهای آفتابی، سعی كنید در آفتاب بنشینید و استراحت كنید. نمی‌دانید نور خورشید چقدر مفید و مقوی و انرژی‌زاست. برای این كه حوصله‌تان سر نرود، می‌توانید هنگام آفتاب گرفتن، روزنامه یا مجله بخوانید. از نظرعلمی ثابت شده است حتی در روزهای سرد زمستانی هم نشستن در آفتاب، بسیار مقوی و مفید است. پروفسور دان اورن، روانشناس دانشگاه ییل، معتقد است: <حداقل روزی 30 دقیقه نشستن در آفتاب، آرامش‌ و روحیه بالایی به فرد می‌دهد و افسردگی و بی‌حالی را رفع می‌كند.> پروفسور اورن همچنین می‌گوید: <قرارگرفتن در معرض نور خورشید، باعث افزایش تولید انتقال‌دهنده‌های پیام عصبی (نوروترنسمیترها) از جمله سروتونین در مغز می‌شود كه افزایش این هورمون، باعث بالارفتن سطح شادی و روحیه می‌شود.> در زمستان، آفتاب ظهر، بهترین شادمانی را برای شما به ارمغان می‌آورد ولی در روزهای گرم تابستان، آفتاب صبحگاهی، شما را به اوج شادابی و نشاط روحی می‌برد.

 عسل بخورید
عسل بخورید، تنها یا با چیزهای دیگر مثل چای. دكتر جودیت واریتمن، مدیر مركز تحقیقات سلامت میت )Mit( می‌گوید: <كربوهیدرات‌ها سطح سروتونین مغز را افزایش می‌دهند و باعث آرامش و خشنودی در فرد می‌شوند.>
البته تمام كربوهیدرات‌ها این خاصیت را ندارند، اگر نوعی ماده غذایی كه دارای كربوهیدرات است، چربی داشته باشد، چربی آن، خاصیت كربوهیدرات را خنثی می‌كند. به‌طور مثال در بستنی كه شیر و شكر آن حاوی كربوهیدرات است، چربی شیر، مانع جذب كربوهیدرات می‌شود و تاثیر مثبت آن از بین می‌رود. همچنین اگر ماده غذایی حاوی كربوهیدرات، پروتئین نیز داشته باشد، اسید آمینه موجود در پروتئین هم تقویت روحیه شما را به تاخیر می‌اندازد.‌پس برای این كه سرور و شادمانی در دلتان بار دهد، بهتر است از مواد غذایی دارای كربوهیدرات زیاد و چربی و پروتئین كم استفاده كنید. مواردی مانند قند، شكر، سیب‌زمینی تنوری یا پخته یا حتی یك قاشق عسل مرغوب.

 یك لیوان پر، آب خنك
هر وقت احساس خستگی و كسلی كردید، یك لیوان بزرگ آب خنك بنوشید.
با توجه به اینكه 60 درصد بدن انسان از آب تشكیل شده است و حتی 85 درصد بافت مغز نیز آب است، عجیب نیست كه با كمبود آب در بدن، احساس سرگیجه، سردرد، بی‌حالی و یبوست به شخص دست دهد.
حداقل روزی 8 لیوان نوشیدنی مصرف كنید. البته همه نوشیدنی‌ها خاصیت آب را ندارند. به‌طور مثال، كافئین مدر (ادرارآور) است و با مصرف آن، بدن آب بیشتری از دست می‌دهد. بعضی آبمیوه‌ها و نوشیدنی‌ها هم كه دارای سدیم هستند، ذخیره آب بدن را تا حد بسیاری مصرف می‌كنند. پس بهترین گزینه برای نوشیدنی، همان آب یا آب معدنی است.

 جوراب ضخیم بپوشید
برای این كه احساس آرامش درونی كنید، جوراب‌های ضخیم بپوشید و دست‌هایتان را دور یك فنجان چای داغ، حلقه كنید.
اگر تاكنون به ماساژ درمانی رفته باشید، حتما دیده‌اید كه آنها دست‌ها و پاهای شما را با جوراب و دستكش‌های گرم می‌پوشانند. دكتر چارلز رایسیون، مدیر كلینیك ایمنی‌شناسی رفتاری دانشگاه اموری، معتقد است: <دست و پای گرم، رابطه بسیار نزدیكی با آرامش و نشاط درونی دارد.>
مطالعات و تحقیقاتی كه راجع به كاهش اضطراب در دانشگاه هاروارد انجام شده، نشان می‌دهد افراد آرام و بانشاط، دست و پای گرمی دارند.
خب، همین حالا جوراب‌های قدیمی و ضخیم‌تان را كه ته كمد یا چمدان انداخته‌اید و دیگر دوستشان ندارید، بیرون بیاورید و بپوشید. اگر در آینه خود را نگاه كنید، حتما لبخند زیبایی را روی لبانتان می‌بینید.

 كاكائوی داغ، نوشیدنی شادی‌آور
برای رهایی از كسالت بعدازظهرها، یك لیوان كاكائوی داغ بنوشید. دكتر آلن‌هایریش، معتقد است شكلات یك نوع ماده غذایی بسیار مقوی و انرژی‌زا است، زیرا سرشار است از موادی كه روی فعل و انفعالات مغز تا‡ثیر می‌گذارند و تقویت روحیه را سبب می‌شوند. یكی از مواد موجود در كاكائو، كافئین است كه منبعی غنی از انرژی به شمار می‌آید. ماده بعدی، اندورفین است كه درد را تسكین می‌دهد. همچنین مواد و دانه‌های شبه مخدر موجود در كافئین هم خواص آرام‌بخشی دارند و احساس سرمستی را به ارمغان می‌آورند. اما چنانچه خوردن موادی مانند كاكائو كه كالری بسیار بالایی دارد به هر دلیلی برایتان مضر است یا دوستش ندارید، حتی نفس كشیدن در بخاری كه از كاكائوی داغ برمی‌خیزد نیز شما را مسرور و شادمان می‌كند. دكتر هایریش می‌گوید: <استنشاق بوی مطلوب، مانند بوی شكلات، هم در تقویت روحیه موِثر است و هم عطر شور و شوق و مسرت را در وجودتان می‌پراكند.>

 تلویزیون‌ها خاموش
هر وقت كه می‌توانید، آخر هفته، یا حتی روزی یك ساعت، تلویزیون را خاموش كنید و به جای آن، سرگرمی‌های دیگر را امتحان كنید و با خانواده خوش بگذرانید. خاموشی تلویزیون برای تمام افراد خانواده مفید است. تحقیق و بررسی‌های تكمیلی در این باره نشان می‌دهد بعد از تماشای برخی تبلیغات و پیام‌های بازرگانی از تلویزیون، بچه‌ها حالت افسردگی و عصبی پیدا می‌كنند.
با خاموش كردن تلویزیون، شما وقت بیشتری دارید تا ارزش محبت و زندگی واقعی را درك كنید و به دیگران نیز هدیه دهید.هرچند وقت یكبار، كنترل تلویزیون را جایی مخفی كنید تا به همراه تمام افراد خانواده از زندگی لذت ببرید.

به یوگا بپردازید
روی پاهایتان بایستید. شانه‌ها پایین، انگشتان دست را به هم بند كنید و دست‌ها را رو به بالا بكشید. كف دست‌هایتان رو به سقف باشد. پاها را محكم روی زمین فشار دهید و در همین حالت 10 مرتبه آرام، نفس عمیق بكشید. یوگا نه تنها روح شما را تسكین می‌بخشد، بلكه شادابی و طراوت را نیز به شما ارزانی می‌كند.

 خاطرات شیرین را مرور كنید
برای انرژی گرفتن و شارژ شدن، روی میز كارتان یكی از عكس‌های زیبا و به یادماندنی خانوادگی كه خاطرات خوشی را برایتان تداعی می‌كند، بگذارید. دكتر جودی وایسر، مدیر مركز عكس درمانی در ونكوور می‌گوید: <خیره شدن به یك عكس، باعث می‌شود هوشیاری شخص به سمت آن موقعیت زیبا و جذاب حركت كند و احساس هیپنوتیزم به فرد دست دهد و احساس كند در آن فضا و زمان است.>
دكتر دیوید كراس، نویسنده كتاب عكس درمانی و سلامت روحی هم معتقد است: <دیدن عكس‌های به یادماندنی، ناراحتی و افسردگی را از میان می‌برد و روحیه و نشاط را جایگزین می‌كند.> بنابراین تعدادی عكس خانوادگی كه شما را به یاد خاطرات زیبایی اندازد، را انتخاب كنید و همراه داشته باشید. یكی را روی میز كارتان بگذارید، یكی را در كیف دستی و بقیه را هر جای دیگری كه فكر می‌كنید احتیاج به تقویت روحیه و انرژی دارید.

 اخم‌ها باز!
همیشه خونگرم، مهربان و خوش خلق باشید. دوستانه برخورد كردن حتی وقتی عصبانی و ناراحت هستید، لذت از زندگی و احساس خوشبختی را افزایش می‌دهد. در این خصوص مطالعه‌ای در دانشگاه فارست روی دانشجویان انجام شد و نتیجه این بود كه هم دانشجویان درون‌گرا و گوشه‌گیر و هم دانشجویان برون‌گرا و شاداب، بعد از این كه با هم صمیمی شدند و رفتارشان دوستانه و خونگرم شد، هر دو گروه احساس شادمانی و مسرت كردند و هیچ‌كدام دیگر غمگین و ناراحت نبودند

میلاد حیدری بازدید : 6561 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" برنده شدن، شايستگي مي خواهد، كه آن هم، خودشناسي است.
اُ. ج. سيمپسون "

" آنچه هستيد شما را بهتر معرفي مي كند تا آنچه مي گوييد.
بزرگمهر "

" جست و جوي ما براي عشق، منحصراً با خودشناسي انجام مي پذيرد.
بوسكاليا "

" تو نياز داري كه به شناختن خود ادامه دهي؛ هر روز كمي بيشتر از روز پيش.
ريچارد باخ "

" خودشناسي داراي پيشينه دراز به اندازه تاريخ بشري است و با زندگي بهتر آغاز شده است. انسان بدون خودشناسي، انسانيت را نشناخته است.
جيمز گيلكيس "

" سه چيز خيلي سخت است : فولاد، الماس و خود شناسي.
بنجامين فرانكلين "

" دقايقي را كه به عيب جويي ديگران مي گذرانيم، اگر صرف انديشيدن به عيبهاي خود كنيم، فايده هاي زيادي مي بريم كه كوچكترين آن خودشناسي است.
؟ "

" آنچه هستيد نتيجه فكر شما است.
روين داير "

" آنچه هستي باش.
نيچه "

میلاد حیدری بازدید : 3466 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" آب و هوا بر جهان بيني، پبوندهاي مردمي و انديشه ما تاثيرگذار است.
ارد بزرگ "

" كسي كه فكر نمي كند، به ندرت دم فرو مي بندد.
آيزاك نيوتن "

" آدمهاي بزرگ و انديشمند، بسيار اشك مي ريزند.
اُرد بزرگ "

" انديشه، دريايي است كه مرواريد آن فلسفه و فرزانگي است.
يحيي برمكي "

" فكر شما هر چه باشد، شما همان هستيد و محال است كه بتوانيد از فكر خود بزرگتر شويد و يا از حدود فكر خويش تجاوز نماييد.
موريس مترلينگ "

" انديشه و انگاره اي كه نتواند آينده اي زيبا را نويد دهد، ناتوان و بيمار است.
اُرد بزرگ "

" به فرزند عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز، كه وي را افكاري ديگر به سر است؛ تفكراتي از آن خويشتن.
جبران خليل جبران "

" براي شناخت آدميان به جاي كنكاش در انديشه آنها، در پي شناخت پيشواي انگاره (فكر) آنها باشيد.
اُرد بزرگ "

" انديشه ها بزرگترين جنگنده هاي جهانند و جنگي كه انديشه اي در پي دارد، چيزي جز وحشي گري نيست.
گارفيلد "

" پيرامونيان ما چه بخواهيم و يا نخواهيم، بر انديشه هاي ما رخنه و اثر خواهند كرد.
اُرد بزرگ "

" افكار ما همانند درختان نارنج در گلدان نگهداري مي شوند و به نسبت بزرگي گلداني كه ريشه هاي آنها را در خود دارد، رشد مي كنند.
بولور "

" شما همان مي شويد كه درباره اش فكر مي كنيد.
برايان تريسي "

" ذهن به هر حال خالي نمي ماند؛ آن را با افكار مثبت پر كنيد تا پريشاني و نگراني در آن جاي نگيرد.
برايان تريسي "

" ذهن و انديشه مسئول به خطا افتادن بشر است.
نيچه "

" انديشه و سخن ريش سفيدان، برآيند بردباري، مردم داري و سرد و گرم چشيدگي روزگار است.
اُرد بزرگ "

" چهارچوب نگاه ما زميني است، اما برآيند انديشه ما جنبه آسماني نيز پيدا مي كند.
اُرد بزرگ "

" با انديشه آشفته دانش آموختن، در گردباد آتش افروختن است.
رومارسس "

" آنچه اكنون هستيم نتيجه افكار ما تا امروز است.
برايان تريسي "

" سرنوشت آينده ما از كوشش جسمي ما نيست، از طرز فكرها و ديدگاه هاي ما است.
برايان تريسي "

" با افكاري كه براي شما محدوديت ايجاد مي كنند به مقابله برخيزيد. بسياري از آنها هرگز درست نيستند.
برايان تريسي "

" آرامش فكري را بالاترين هدف زندگي خويش قرار دهيد و بر اساس آن براي زندگي خود برنامه ريزي كنيد.
برايان تريسي "

" نحوه افكار و انديشه هاي انسان به گونه اي است كه امكان دارد تنها خواندن يك كتاب، پايه انديشه ها و افكار او را بر مبناي جديد يا در مسير خاص قرار دهد و چه بسا ممكن است كتابي، مسير سرنوشت ميليونها انسان را در جاده مخصوصي بيندازد.
آلبرت انيشتين "

" نابغه كسي است كه پيوسته افكارش را از قوه به فعل در مي آورد.
اونوره دو بالزاك "

" دانايان با عمل زندگي مي كنند نه با انديشه عمل.
كارلوس كاستاندا "

" زندگي شما بازتاب افكارتان است؛ اگر افكارتان را تغيير دهيد، زندگي شما دگرگون مي شود.
برايان تريسي "

" انديشيدن، دشوارترين كارها است؛ شايد به اين دليل است كه كمتر كسي زحمت آن را به خود مي دهد.
هنري فورد "

" جايي كه انديشه ي تو هست، تجربه ي تو نيز هست؛ انسان همان گونه است كه مي انديشد؛ از هرچه كه مي ترسم به سرم مي آيد.
ريچارد باخ "

" خوب انديشيدن آن است كه ما از مدل و نمونه ي كوچك داخلي دنياي وجود خودمان بر اساس دنياي بزرگ و حقيقي، تصوير درست و روشني كه سزاوار وجود خود ما است بسازيم.
آندره موروا "

" نگران كننده ترين چيز در دنيا آن است كه مغز آدمي پر از انديشه ها و احساس ها باشد، اما نتواند آنها را با هم جفت و مرتبط سازد.
هرودوت "

" اين انديشه كه در جايي هنري خالص و به كلي جدا از زندگي يا دنيايي وجود داشته باشد كه تشنگي ذاتي چشم را برآورد، بدون آنكه تاييد و كمكي از ذهن يا حافظه بخواهد، مسلماً پذيرفتني نيست.
اريك نيوتن "

" شايد در اين انديشه باشم كه شايسته ي موقعيت بهتري هستم، اما كردارهايم نشان مي دهند كه گاهي اوقات به راستي به اين مسئله باور ندارم.
اسپنسر جانسون "

" روي نيازهاي واقعي خودت متمركز شو، از گزينه هايت آگاه باش و به طور كامل، درباره ي همه ي گزينه هايت انديشه كن؛ سپس بگذار كه بهترين نتايج به آسودگي به سوي تو بيايند.
اسپنسر جانسون "

 " هر بشري مي تواند در ژرفاي انديشه ي خود پناهگاهي بسازد و در آن جاي امن، هر گلوله ي سنگين و گران و هر سخن نابجا و نيشدار و مسمومي را ناچيز شمرد.
 آندره موروا "

" انديشه و هوش بايد همان گونه كه درخت دبق بر جاي درخت بلوط مرده مي رويد، به روي پيري و كهولت گل فشاني كند.
مونتني "

" به هر انديشه و هوش و ادراكي، غذاي ويژه ي خودش را بايد تجويز كرد كه مطابق با اشتهاي آن انديشه باشد.
آندره موروا "

" انديشيدن آسان است و عمل كردن، سخت و دشوار. عمل كردن به دنبال انديشه و نقشه و از روي تعمق و انديشه پيدا كردن اش در جهان بسيار دشوار است.
گوته "

" اين انديشنده نياز به كسي ندارد كه رد و انكارش كند؛ وجود خودش براي اين كار كفايت مي كند.
نيچه "

" چگونه مي تواند كسي انديشمند شود، اگر دست كم يك سوم هر روزش را به دور از غوغا و شور، بي آدميان و كتابها سر نكند؟
نيچه "

میلاد حیدری بازدید : 10485 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" اگر تو باوري داشته باشي دست از جست و جو برمي داري؛ اگر باوري داشته باشي گمان مي كني كه از قبل مي داني.
اشو "

" هر وقت مي بينم مردم در امري با من هم عقيده اند يقين مي كنم كه در آن خصوص به خطا رفته ام.
لاروشفوكو "

" باور چيست؟ از كجا سرچشمه مي گيرد؟ هر باور، چيزي را حقيقي انگاشتن است.
نيچه "

" انسان براي برخورداري از شادي بايد خودش را باور كند.
توماس پاين "

" من هميشه باور داشته ام كه در طبيعت، زيباتر از زن وجود ندارد.
گابريل گارسيا ماركز "

" شما نمي توانيد با تنفر داشتن از ديگري خودتان را به خدا نزديكتر كنيد، چه باور داشته باشيد كه اين خشمي بجاست و يا نه. رابطه ميان روح - كه شما هستيد - و خدا بر اساس عشق است و جايي كه عشقي پاك هست، هيچ جايي براي هيچ نوع خشمي وجود ندارد.
سري هارولد كلمپ "

" هنگامي كه فيلسوفي بر اين باور است كه مدام حواس انساني او را مي فريبد، فيلسوف ديگري سوگند ياد مي كند كه هرگز حواس ما را نفريفته است.
لافونتن "

" شاعران همه باور دارند كه هر گاه كسي بر چمن يا بر دامنه اي خلوت دراز بكشد و گوش كند، از آن چيزهايي كه در ميان زمين و آسمان است چيزي دستگيرش نخواهد شد.
نيچه "

" خوش بين باشيد اما خوش بين دير باور.
ساموئل اسمايلز "

" وقتي باور داري كه مي تواني حتما مي تواني!
ماكسول مالتز "

" باور خود را در عملكردتان پياده كنيد.
رالف والدو امرسون "

" اگر باور داري كه احساس بد يا نگراني زياد، در آنچه در گذشته اتفاق افتاده يا در آينده رخ مي دهد تغييري ايجاد مي كند، بدان كه گويي بر روي اين كره زندگي نمي كني و از واقعيت هاي آن سر در نمي آوري.
وين داير "

" اهل بازار بر اين باور اشتباهند كه فرهنگ را هم مي توان با زمان بندي دگرگون ساخت!
ارد بزرگ "

" من به اين مسأله باور راسخ  دارم كه تنها يك راه براي رهايي از شر سرمايه داري وجود دارد: برقراري اقصاد ِ سوسياليستي به ياري آموزش و پرورشي درخور ِ تحقق اهداف سوسياليستي. در چنين ساختاري ابزار توليد و فرآورده هاي آن به كل جامعه تعلق داشته و مصرف آن نيز طبق برنامه خواهد بود.
آلبرت انيشتين "

" شايد بتوان از هجوم سيل آساي يك ارتش ممانعت كرد، اما از هجوم انديشه ها و باورها نمي توان جلوگيري نمود.
ويكتور هوگو "

" هر آنچه كه بايد، انجام بده و به تحقق آرزوهايت ايمان داشته باش؛ هر آنچه كه باشند.
گوته "

" با حقيقت و با ايمان به آن چيزي كه بر روي صحنه انجام مي دهيد در تماشاگر نفوذ كنيد.
استانيسلاوسكي "

" كساني كه به تواناييهاي خود باور دارند، به كارهاي دشوار به ديده ي چالش هايي مي نگرند كه بايد بر آنها پيروز شوند نه به شكل تهديدهايي كه بايد از آنها دوري گزينند.
آلبرت بندورا "

" من باور دارم كه دو انسان از قلبشان به هم متصلند و مهم نيست كه چه كار مي كنيد، كه هستيد و كجا زندگي مي كنيد؛ اگر مقدر شده كه دو نفر با هم باشند، هيچ مرز و مانعي بين آنها وجود نخواهد داشت.
جوليا رابرتز "

" به آرزوهاي خود ايمان بياوريد و به گونه اي به آنها بينديشيد كه گويي به زودي رخ مي دهند.
ارد بزرگ "

" ما در بين كساني كه با ما هم عقيده اند، احساس آرامش داريم، اما زماني بزرگ مي شويم كه در بين كساني باشيم كه با ما هم عقيده نباشند.
فرانك "

" ايمان و باور ما در ابتداي هر مسئوليت دشواري تنها عاملي است كه موفقيت نهايي مان را تضمين مي كند.
ويليام جيمز  "

" من خداوند را باور دارم، مشكل اينجا است كه آيا او هم مرا باور دارد؟!
أوله پأئوسه "

" افراطي ترين صورت هيچ انگاري مي تواند اين ديدگاه باشد كه همه باورها؛ همه چيزي را حقيقي انگاشتن ها، لزوماً به خطا مي روند؛ به اين علت ساده كه هيچ دنياي حقيقي در كار نيست. چنين است يك ظاهر دورنمايي كه از درون ما سرچشمه گرفته است.
نيچه "

" وعده ها را باور نداشته باش، چون دنيا پر از وعده است.
پائولو كوئيلو "

" جهان فقط چيزهايي را به ما مي دهد كه باور داريم مي توانيم داشته باشيم.
چوپرا "

" مادام كه خود را باور داريد، مي دانيد چگونه زندگي كنيد.
گوته "

" هيچ كس با هدف باختن، هيچ كاري را آغاز نمي كند. مشكل بيشتر پذيرفتن اين باور نادرست است كه زماني فرا مي رسد كه ناگهان موفقيت ارزانتر از گذشته به دست خواهد آمد؛ اما به طور رايج، زندگي اين گونه عمل نمي كند.
جان ماكسول "

" اين باور كه يك شخص مي تواند به تنهايي كار بزرگي انجام دهد، افسانه اي بيش نيست.
جان ماكسول "

" جوهر عرفان چيزي نيست جز گونه اي قوت و عمق احساس نسبت به باورهايي كه انسان درباره ي جهان دارد.
برتراند راسل "

" ما متوجه خواهيم شد كه محكمترين و تعصب آميزترين باورهاي ما آنهايي هستند كه كمترين دليل ها براي درستي شان در دست است.
برتراند راسل "

" جنگِ بر حق؛ موافق نيستم. به باور من، جنگ يا ضروري است يا غير ضروري؛ جنگ بر ضد هيتلر ضروري بود، اما بر ضد ويتنام لزومي نداشت.
ريچارد رورتي "

" چه كسي كه حقيقت را جستجو مي كند باور داشته باش و به كسي كه مدعي دستيابي به حقيقت است شك كن.
آندره ژيد "

میلاد حیدری بازدید : 830 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" حتي تصميم درست اگر خيلي دير گرفته شود، غلط از آب در مي آيد.
کرایسلر "

" كساني كه بيش از اندازه فكر مي كنند، تهي از اراده و تصميم اند.
ناپلئون بناپارت "

" تصميمات ما هستند كه سرنوشت ما را تعيين مي كنند.
آنتوني رابينز "

" تصميم گرفتن آسان است ولي نگهداري آن بسيار دشوار است.
دوماير "

" انسان در همان لحظه كه تصميم مي گيرد آزاد باشد، آزاد است.
فرانسوا ولتر "

" برنامه ريزي بلند مدت ارتباطي به تصميمات آينده ندارد، بلكه به آينده ي تصميمات كنوني مربوط مي شود.
پیتر دراکر "

" اين ترس از انتخاب است كه قدرت تصميم گيري را از ما مي گيرد و باعث نوعي ناتواني در تصميم گيري مي شود.
اسپنسر جانسون "

" هيچ وسيله اي براي تشخيص تصميم درست وجود ندارد، زيرا هيچ مقايسه اي امكان پذير نيست.
ميلان كوندرا "

" هيچ چيز بيشتر از رهبري كه از تصميم گيري عاجز است، نمي تواند يك تيم را دلسرد كند.
جان ماكسول "

" مردم به همان اندازه احساس خوشبختي مي كنند كه تصميم گرفته اند خوشبخت باشند.
ليزكلن "

" به ياد داشته باش كه براي موفقيت، بيش از هر چيز به اراده و تصميم نياز داري.
آبراهام لینکلن "

" در زمانهاي تصميم گيري است كه سرنوشت ما رقم زده مي شود.
آنتوني رابينز "


" انسان تا زماني كه تصميم مي گيرد شاد باشد، شاد خواهد بود و هيچ چيز نمي تواند او را باز دارد.
لكساندر سلژنيتسين "


" هرگاه گرفتن تصميم مهمي را دشوار يافتيد بدانيد كه علتش تنها يك چيز است و آن اينكه تصور روشني از ارزشهاي خود نداريد.
آنتوني رابينز "

" اگر قرار باشد كه هرگز تصميم گيري نكنيد، چگونه مي توانيد در آينده به تصميمات بهتري برسيد؟
پرمود بتر "


" انسان همان جايي است كه تصميم مي گيرد باشد.
سارتو "

" از تمام صفاتي كه براي پرورش جسم و جان شما سودمند است، هيچ يك به سودمندي تصميم و اراده نيست.
پوشه "

" درباره طول مدت عمرمان كاري از ما ساخته نيست، اما مي توانيم درباره نحوه گذراندن آن تصميم بگيريم.
جان ماكسول "

" ما تنها به وسيله گرفتن تصميم قادر به تغيير احساسات خود نيستيم، بلكه اگر در عين حال كه تصميم مي گيريم قادر به دگرگون كردن اعمال خود باشيم، نتيجه خواهيم گرفت.
ويليام جيمز "

" وقتي كه تصميمي گرفته شد و بدون معطلي به مرحله اجرا درآمد، به طور كلي نگراني و استرس نسبت به نتيجه و سرانجام كار از بين مي رود.
ويليام جيمز "

" اگر روزي تصميم بگيريم گوش را حتما بر بهترين استدلالها ببنديم، نشانه اي از شخصيتي قوي را در وجود خويش داريم، يعني خواست گاه و بي گاه حماقت.
نيچه "

" تصميمات من، باورهاي مرا آشكار مي سازند.
اسپنسر جانسون "

" ما غالباً تصميمات نادرستي مي گيريم، چون در ابتدا چند پرسش ساده را از خود نمي پرسيم.
اسپنسر جانسون "

" زندگي ما با تصميم هايي شكل مي گيرد كه ما در وقت مناسب خودشان، آنها را مهم نمي دانيم.
اسپنسر جانسون "

" هر كاري كه تصميم آن را بگيريد، نصفش را انجام داده ايد.
آبراهام لینکلن "

" تصميم بگيريد كه كاري را انجام دهيد، آنگاه راه انجام آن را خواهيد يافت.
آبراهام لینکلن "

" اول مشورت، دوم تصميم و سوم انتخاب سه ركن موفقيت هستند.
لوپ دووكا "

" اينكه چه كسي باشيد و در چه موقعيتي قرار داشته باشيد، بر عهده شما و نتيجه انتخابها و تصميم گيري هاي خودتان است.
برايان تريسي "

" نقطه شروع تصميم هاي بهتر، نقطه پايان تصميم هاي بدتر است.
برايان تريسي "

" كمك گرفتن از ديگران در امر تصميم گيري، كاري بي فايده و غير عقلاني است.
اسمايلز "

" اگر تصميمي داشته باشيد، به زودي موفق خواهيد شد؛ زيرا آدمي ساخته افكار خويش است و فردا همان خواهد شد كه امروز  به آن  مي انديشيده است.
موريس مترلينگ "

" هيچ چيز دشوارتر از تصميم گيري نيست.
ناپلئون بناپارت "

" آنچه سرنوشت ما را مشخص مي كند، شرايط زندگي نيست، بلكه تصميم هاي ما است.
آنتوني رابينز "

میلاد حیدری بازدید : 12510 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" بهاي شكست بيشتر از بهاي پيروزي است. بهاي شكست، فقر، افسردگي، نااميدي و روحيه ي رنج كشيده است
ويرجيل بري "

" اگر كسي با اطمينان به سمت روياهايش به پيش برود و بكوشد تا آنچنان زندگي كند كه هميشه تصورش را كرده است، با چنان موفقيتي به آنها خواهد رسيد كه در زمانهاي عادي، دست نايافتني به نظر مي رسد
هنري تورئو  "

" پيروزي هاي كوچك به اعضاي كم استعدادتر تيم كمك خواهد كرد تا اطمينان كسب كرده و موفق شوند.
جان ماكسول "

" موفقيت، نتيجه ي تشخيص درست است؛ تشخيص درست، نتيجه ي تجربه است؛ تجربه نيز اغلب نتيجه ي تشخيص نادرست است
آنتوني رابينز "

" دقت و احتياط هر دو لازمند...اولي براي رسيدن به پيروزي و دومي براي نگاهداري آن.
الكساندر دوما "

" اين خواست خداوند است كه آرزوي درست دل هر انساني را برآورد. چه بسيار پيش آمده كه آدمي با ديدن عيبهاي خودش در ديگران شفا يافته است. موفقيت پيش رفتن است، نه به پايان رسيدن
آنتوني رابينز "

" آرامش و اطمينان، بهترين موفقيت است
اوستن "

" به دست آوردن خوشبختي، بزرگترين پيروزي زندگي است
آلبركامو "

" سه جمله براي دستيابي به موفقيت: 1) بيشتر از ديگران بدان 2) بيشتر از ديگران كار كن 3) كمتر از ديگران توقع داشته باش
ويليام شكسپير "

" رمز پيروزي در دانش و توانمندي نهفته است، نه در بخت و اقبال
مايكل همر "

" اگر در كارتان موفق نيستيد، پدر و مادر خود را سرزنش نكنيد، از ناليدن دست بكشيد و از خطاهاي خود درس بگيريد
بيل گيتس "

" كليد موفقيت در نگه داشتن حد و اندازه براي هر چيز است
آنتوني رابينز "

" اگر به دنبال موفقيت نرويد خودش به دنبال شما نخواهد آمد.
ماروا كلينز "

" كشف فرصت ها رمز اصلي موفقيت مديران و سازمانها به شمار مي رود؛ زيرا با بهره گيري از فرصتها نتايج سودمندي به دست مي آيد، در حالي كه با حل مسئله فقط وضعيت به شكل عادي باز مي گردد.
پيتر دراكر "

" پيش از آن كه بالا رفتن از نردبان موفقيت را آغاز كنيد، مطمئن شويد كه نردبان را به ساختمان مناسب تكيه داده ايد
استفان كاوي "

" آنان كه در زندگي پيروز و كامياب شده اند، نخست از نظر فكر و روح، پيروز و كامياب بوده اند.
توماس اديسون "

" افرادي كه موفق هستند، آمادگي تغيير و قابليت انعطاف دارند؛ تا جايي كه بتوانند زندگي دلخواه خود را فراهم نمايند.
آنتوني رابينز "

" هدفي كه به سوي آن مي رويد و آنچه داريد، معيار حقيقي موفقيت شما نيست. به نظر من، موفقيت، جريان مداومي است كه طي آن، مشتاق و آرزومند موفقيت هاي بيشتري هستيم.
آنتوني رابينز "

" موفقيت، پيش رفتن است، نه به نقطه ي پايان رسيدن.
آنتوني رابينز "

" گاهي افرادي به موفقيت هاي بزرگ مي رسند، تنها به اين دليل ساده كه نمي دانند كاري كه به آن دست زده اند، بسيار دشوار، بلكه غير ممكن است.
آنتوني رابينز "

" مردان بسيار موفق كساني نيستند كه هرگز شكست نمي خورند، بلكه اگر نتيجه ي به دست آمده، با چشم داشت آنها يكسان نبود، از آن درس مي گيرند
آنتوني رابينز "

" یكي از كليدهاي موفقيت اين است كه پيوندي سازنده بين كارهايي كه انجام مي دهيم و چيزهايي كه دوست داريم به وجود آوريم.
آنتوني رابينز "

" هر موفقيت، آثاري از خود بر جاي مي گذارد؛ اين ردپاها را دنبال كنيد
آنتوني رابينز "

" شرط اصلي موفقيت در تمام مراحل زندگي، داشتن سه چيز است : اول پول، دوم پول و سوم پول.
ناپلئون بناپارت "

" به جاي اينكه سعي كنيد مرد موفقيت باشيد، سعي كنيد مرد ارزشها باشيد
آلبرت انیشتن "

" اگر فکر مي کنيد که موفق مي شويد يا شکست مي خوريد، در هر دو صورت درست فكر كرده ايد
آنتوني رابينز "

" كليد دستيابي به موفقيت بزرگ، پيروزي، احترام و خوشبختي در زندگي اين است كه بتواني ذهنت را تمام و كمال روي مهمترين كار يا هدفي كه داري متمركز كني، آن را درست انجام دهي و تا زماني كه تمام نشده، دست از كار نكشي
برایان تریسی "

" پيروزي يعني اراده كردن
ناپلئون بناپارت "

" اگر افراد موفق، هم تاثير گذارند و هم كار آمد، به اين دليل است كه هم كارهاي درست را انجام مي دهند و هم كارهايشان را به درستي انجام مي دهند
برایان تریسی "

" احساس منفي، ترمز موفقيت ماست؛ ترمزهاي خود را رها كنيد
برایان تریسی "

" براي كاميابي همواره بايد چند احساس مثبت در زندگي ما حاكم باشد
برایان تریسی "

" تمرين و تكرار زياد در هر زمينه اي، برگ برنده را به دست شما مي دهد
برایان تریسی "

" هر موفقيت بزرگي نتيجه هزاران تلاش كوچك و عادي است كه مورد توجه و ستايش ديگران قرار نمي گيرد
برایان تریسی "

" انسانهاي واقعاً كامياب كساني هستند كه آنچه را كه به آن نياز دارند دنبال مي كنند
اسپنسر جانسون "

" موفقيت هيچ گاه حتمي نيست، بلكه به جمع شدن عوامل فراوان بستگي دارد و از همه بيشتر وابسته به سرشت رواني است كه كاركردش را با جهان بيرون هماهنگ سازد و از آن براي لذت جويي بهره گيرد
زيگموند فرويد "

" در مسير هر موفقيت بزرگ، دشواريها و ناكامي هاي بزرگي قرار دارد
آنتوني رابينز "

" هيچ پيروزي اي آينده ي ما را در نظر ما مشخص نمي سازد و نمي تواند باعث اعتماد ما به آينده ي دور و درازي باشد.
آندره موروا "

" کاميابي، يعني پيشروي به سوي هر آنچه كه مي انديشي مهم است
اسپنسر جانسون "

" از كاميابي ديگران به همان اندازه شادمان شويد كه از كامروايي خود، احساس شادماني مي كنيد.
آنتوني رابينز "

میلاد حیدری بازدید : 1921 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

ما همه با يک نيروي بي پايان زندگي مي کنيم . و آن نيروي جاذبه است.
راز قانون جاذبه
تمام چيزهايي که وارد زندگي شما مي شوند با قانون جاذبه وارد شده اند . تمام چيزهايي که شما در ذهن داريد به طرف خود جذب مي کنيد . افکار تبديل به ا جسام مي شوند . شما بايد مشخص کنيد چه چيزي را مي خواهيد ، به آن فکر کنيد و بار ها ، بارها آن را در ذهن خود مرور کنيد ، چيزي را که فکر مي کنيد به طرف خود جذب مي کنيد .اين براي هر کسي رخ مي دهد اما افراد به چيزي فکر مي کنند که نمي خواهند . قانون جاذبه هر چيزي را جذب مي کند ، چيزي را که نمي خواهيد و چيزي را که مي خواهيد .نبايد رو چيزي که نمي خواهيد تمرکز کنيد زيرا قانون جاذبه آن را جذب مي کند . تمرکز فکري را بايد از روي چيزهايي که نمي خواهيد به روي چيزهايي که مي خواهيد ،تغيير دهيد . کسي که بيشتر از بيماري حرف مي زند هميشه بيمار است و کسي که بيشتر از ثروت حرف مي زند ، ثروتمند است . يک فکر مثبت صدها بار قوي تر از يک فکر منفي است . افکار را به دقت انتخاب کنيد . مجسمه اي که از خود ساخته ايد ، خودتان خواسته ايد . تمام اتفاقاتي که برايتان رخ مي دهد ، خودتان خواسته ايد . بايد مراقب افکارتان باشيد .احساس به شما کمک مي کند که به چه چيزي فکر کنيد و چه چيزي را جذب کنيد . احساس
يا خوب يا بد . بايد جهت گيري به سمت احساس خوب باشد .
همان چيزي که احساس مي کنيد ، همان چيزي است که به وجود مي آوريد . چيزي که به آن فکر مي کنيد همان چيزي است که احساس مي کنيد . شما افکاري را به وجود مي آوريد که تجربه هاي آينده ي شما را به وجود مي آورد . شما خالق زندگي خود هستيد .زندگي مي تواند رويايي باشد اگر شما از از اين راز (قانون جاذبه )استفاده کنيد .همه شما داستان علاءالدين و چراغ جادو را مي دانيد ، کارتون و يا فيلم آن را ديده ايد . علاءالدين آرزو مي کرد و غول چراغ جادو ظاهر مي شد و به او مي گفت فرمان بردارم سرورم و آرزوي علاءالدين برآورده مي شد . علاءالدين شما هستيد و غول چراغ جادو کائنات (هستي ) . کائنات بر پايه قانون جاذبه شکل گرفته . شما آرزو مي کنيد و کائنات مي گويد : فرمان بردارم سرورم.
1. آن چيزي را که مي خواهيد طلب کنيد
2. نياز به کلمات نيست ،فکر کنيد
3. کائنات به احساس دروني شما پاسخ مي دهد و شما دريافت مي کنيد .
شما به جهان هستي دستور مي دهيد و جهان هستي شکلي به خودش مي گيرد که شما به افکارتون برسيد . شما بايد آن چيزي را که مي خواهيد تصور کنيد و تجسم کنيد . وقتي چيزي را تجسم کرديد آن را پديد مي آوريد .شما مي توانيد يک تابلو تجسم درست کنيد و تصوير چيزهايي را که مي خواهيد بر روي آن بچسبانيد. نبايد اينگونه فکر کنيد که آن چيز را نداريدو يا بگوييد اي کاش آن را داشتم ، بلکه بايد جوري فکر کنيد که الان آن را داريد در اين زمان است که جاذبه پديد مي آيد . شما نمي دانيد که چگونه اين کار انجام مي گيرد و جهان هستي چه جوري و چه شکلي به خودش مي گيرد ."چگونه" کار کائنات است .او بهترين و کوتاهترين و درست ترين راه را براي رسيدن شما به آرزويتان ايجاد مي کند. وقتي شما در جهت چيزي هستيد که مي خواهيد ، احساس خوبي خواهيد داشت و اگر نا اميد شويد ديگر با آن چيز هم جهت نيستيد و ناراحت هستيد .وقتي نااميد شويد و بگوييد "نمي شود" ،کائنات مي گويد : فرمان بردارم سرورم و شما به آرزوي خود نمي رسيد . وقتي احساس خوبي داشتيد و هم جهت هم شديد ، زمان پديد آمدن آن رويا فرا مي رسد . رخداد ها به زمان نياز دارند اما زمان آن براي شما معلوم نيست ، بيشتر مهم است که چقدر با احساس خود هم جهت هستيد . اين شما هستيد که براي رخدادها زمان تعيين مي کنيد و فکر مي کنيد براي چيزهاي بزرگ تر زمان بيشتري و براي چيزهاي کوچک زمان کمتر ي صرف مي شود . اما براي قانون جاذبه اينگونه نيست .تصور کنيد که در حال رانندگي در شب هستيد شما با چراغ تنها 100 متر جلو را مي بينيد در حالي که در انتها مسير بين مبدا و مقصد را طي کرده ايدو به مقصد خود رسيده ايد . گاهي فکر مي کنيد در شرايط گير کرده ايد ، اين نتيجه اين است که به آن چيزي که هست و مشاهده مي کنيد ، فکر مي کنيد نه به آن چيزي که مي خواهيد و قانون جاذبه همان چيزي را که هست به شما مي دهد. و اين شرايط تکرار مي شود . در صورتي که آن چيزي که الان هست همان چيزي بوده که شما قبلا به آن فکر کرده بوديد . اگر با چيزي که نمي خواهيد مقابله کنيد ، ايستادگي مي کند . چون روي چيزي تمرکز کرده ايد که نمي خواهيد .بايد روي چيزي تمرکز کنيد که مي خواهيد .
شما خالقين جهان خود هستيد . مهم است که به چه فکر مي کنيد و چه آرزويي داريد ، چون آن چيز پديد مي آيد .انسان چيزي مي شود که به آن مي انديشد .هر کس مي تواند دنياي خود را بسازد و محدوديتي ندارد زيرا بيش از نياز خوبي هست .بيش از نياز نيرو هست . قانون جاذبه درون شماست و تحت کنترل شما است .چه فکر کنيد که "مي توانيد " و چه فکر کنيد که " نمي توانيد " در هر صورت حق باشماست و کائنات به شما مي گويد : فرمان بردارم سرورم .
با شکر گزاري شروع کنيد ، شکرگزاري بابت چيزهايي که داريد و به شما احساس خوب مي دهد .اخلاق شکرگزارانه داشته باشيد
.

میلاد حیدری بازدید : 9777 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" تا زماني كه مطمئن   نشوم، اميدم را از دست نمي دهم.
پل استر "

" هيچ كس نمي داند در زمانهاي بحراني، وفاداري به كدام سو رو مي كند.
پل استر "

" همه نياز به زمان دارند. آدم نبايد پيش از اينكه بداند چه مي گويد، نتيجه گيري كند.
پل استر "

" زمان، آن گونه آراسته نيست كه مي پنداريم.
كريستيان بوبن "

" زماني كه مي خوانم، چيزي است كه [آن را] مي جويم؛ در پي چيزي هستم كه هنوز دنيا آن را نيالوده باشد.
كريستيان بوبن "

" عشق، زماني است كه براده هاي انديشه ي ما مثل آهن ربا به درون دل ديگري بشتابد.
كريستيان بوبن "

" در يك متري خويش با كسي گفتگو مي كنيم، ولي گويي سال هاي نوري از ما دور است.
كريستيان بوبن "

" تا زماني كه به آدمها اهميت ندهيد، برايشان مهم نيست كه شما چه اندازه مي دانيد.
مَت بَكَك "

" هنگامي كه ما با چشم بسته اهدافمان را در پيش مي گيريم، بيشتر، فرصت هاي دور از ذهن و شگفت آور را از دست مي دهيم.
استيون شَپيرو "

" هنگامي كه با ديگران چشم و هم چشمي مي كنيم، از خود و ارزش هاي دروني مان دور مي شويم.
كريستي ويتمن "

" هنگامي كه آدمهاي كامياب شكست مي خورند، به جاي اينكه شكست شان را نوعي گرفتاري و امري بازدارنده بدانند، آن را يك دشواري زودگذر، فرصتي براي يادگيري، جاي پايي براي پيشرفت، يا يك مسئله ي سراسر نامربوط مي دانند.
دنيس ويتلي "

" خشنودي راستين، زماني فراهم مي شود كه زندگي را به گونه اي سر راست تجربه كنبد، نه از راه داوري در مورد كارهايي كه انجام مي دهيد.
ارييل كين "

" تنها زماني مي فهميد از دشواري تان بزرگ تر هستيد كه از آن بيرون بياييد.
رابي استرابينگ "

" وقتي زندگي تان را ساده كنيد، از نظر ذهني و فيزيكي، فرصت كافي خواهيد داشت تا از زندگي تان، مردم و تجربه هايتان به راستي لذت ببريد.
دان كارلن "

" عشق راستين، به طور رايج، زماني به سراغ ما مي آيد كه هرگز چشم داشت آن را نداريم.
دُبرا لِي "

" بزرگترين خشنودي هاي زندگي، زماني به دست مي آيد كه انسان بداند در راستاي باورهاي راستين خود، رفتار كرده است.
آنتوني رابين "

" لگوها با گذشت زمان دگرگون مي شوند، شما هم بايستي دگرگون شويد.
شري كارتر اسكات "

" هنگامي كه به آنچه نداريم و مي خواهيم داشته باشيم، مي انديشيم، از آْنچه داريم، بي خبر مي مانيم.
شري كارتر اسكات "

" بهترين راه رسيدن به روشني، توجه كردن به زمانهايي است كه آن را تجربه نمي كنيد.
شري كارتر اسكات "

" با لحظه ي اكنون همراه باشيد و به آنچه تجربه مي كنيد، توجه داشته باشيد.
شري كارتر اسكات "

" ديرور به تاريخ پيوست، از فردا هم چيزي مشخص نيست، ولي امروز، زماني است كه بايد آن را دريافت.
شري كارتر اسكات "

" هر زمان كه نتوانيد به خواسته اي برسيد، بدانيد كه فرصتي براي آموختن نكته اي مهم از انديشه ها و رفتارتان به دست آورده ايد.
شري كارتر اسكات "

" هر زمان كاري انجام مي دهيد كه به آن دلبستگي داريد، زندگي بسيار آسان تر پيش مي رود.
استيسي ميو "

میلاد حیدری بازدید : 4139 چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389 نظرات (0)

" هيچ ديدگاهي مهمتر از ديدگاهي كه خودتان در مورد خودتان داريد، در تندرستي و شادي شما كارساز نيست.
دنيس ويتلي "
" اگر قدرت انگاره ي خود را از قيد و بند رها كنيم، خودباوري و بينشي در ما ايجاد مي شود كه محدوديت هاي گذشته مان را در هم مي شكند.
آنتوني رابينز "

" به خوي و سرشت خود، بيش از آبروي خويش اهميت بدهيد؛ زيرا خوي و سرشت، نشانه ي حقيقت وجودي شما است، در حالي كه، آبرو، بيانگر بينشي كه ديگران درباره ي شما دارند.
جان وودن "

" تنها با دگرگوني ديدگاه تان خواهيد ديد كه تا چه اندازه وضعيت زندگي تان دگرگون مي شود؛ از اين دگرگوني، شگفت زده خواهيد شد.
اوا گرگري "

" نگرش هر كس، باورهاي او را ايجاد مي كند و باورهاي هر كس، منش او را مي سازد.
مايكل ال اشتال "

" نگرش هر كس، نشان دهنده ي منش او است.
مايكل ال اشتال "

" مراقب ديدگاه هاي خود باشيد، ممكن است هر دَم به گفتار تبديل شوند.
زيگ زيگلار "

" حتي اگر در شرايطي، كاري از دست تان ساخته نيست، دست كم، نگرش خود را در مورد آن شرايط تغيير دهيد.
زيگ زيگلار "

" چشم انداز راستين، چشم اندازي است كه خود مي آفرينيم.
فرناندو پسوا "

" چون تحولي روي داد و بينش هنرمند بر اثر ظهور واسطه اي نوخاسته تغيير ماهيت داد، ديگر هر واسطه ي هنري براي بيان آن بينش تازه مي تواند سودمند باشد.
اريك نيوتن "

" نها آرمانهاي بزرگ است كه به ما بينشي فرا دنيوي مي دهد.
ارد بزرگ "

" بينش نسنجيده و نيازموده براي فراهم آمدن حقيقت كافي نيست، هر چند كه بسياري از مهمترين حقايق نخست به اين صورت تجلي كرده اند.
برتراند راسل "

" آنجا كه درستي به بينش سوخت مي رساند، شور و اشتياق آتش را به ارمغان مي آورد. آتش حقيقي دلبستگي و باور پايدار، تنها از درون برمي خيزد.
جان ماكسو  "

" یك بينش اصولي بايد بر مبناي گذشته ساخته شود، نه اينكه گذشته را ناديده بگيرد.
جان ماكسول "

" نگرشهاي خوب در بين بازيكنان، پيروزي تيم را تضمين نمي كند، اما نگرشهاي بد، شكست آن را تضمين مي كند.
جان ماكسول "

" هيچ چيز نمي تواند مانع از رسيدن مردي به هدفش شود كه نگرش ذهني درستي دارد و هيچ چيز نمي تواند به مردي كمك كند كه نگرش ذهني نادرستي دارد.
توماس جفرسون "

" بينش عبارت است از حالت هيجان زده يا عاطفي ذهن و يا مجموعه اي از اشتياق ها و آزردگي ها كه تنها با عناصر ديدني به بيان درمي آيد.
 اريك نيوتن "

" بينش حقيقي در قلب صورت مي گيرد؛ امور اساسي با چشم ديده نمي شوند.
آنتوان دوسنت اگزوپري "

" سكوت، بينشي نوين از زندگي به ما مي دهد. در اين بينش، وجود ما سرشار از لطف او خواهد شد؛ بارقه اي كه امكان مي دهد تمام كارها را با خوشي به پيش ببريم.
مادر ترزا "

" اين ديدگاه اشتباه است كه بپنداريم مرد توانا فرزندي مانند خود خواهد داشت.
اُرد بزرگ "

" توان زندگي به چگونگي نگرش ما به زندگي وابسته است.
جبران خليل جبران "

" با اين نگرش پيش برويد كه همه چيز خداي گونه است و همه كس خداي گونه رفتار مي كند، اگر شما همچون خدا با آنان رفتار كنيد.
سوامي راما تيرتا "

" همه چيز به طرز برخورد و نگرش شما بستگي دارد. مسايل مي توانند شما را با مشكل و يا با موفقيت روبرو سازند.
جان ماكسول "

" تنهايي از ديدگاه ما فضيلت، گرايش و اجباري متعالي به پاكي است.
نيچه "

" افرادي كه به سبب نگرش خود از زاويه اي كاملاً سازنده با زندگاني برخورد مي كنند، گاه درك نمي شوند. برخي اين افراد را  انسانهاي بدون مرز  لقب مي دهند.
جان ماكسول "

" تفاوت آدمها با هم جزيي است، اما همان تفاوت جزيي سبب اختلافهاي كلي مي شود. تفاوت جزيي آنها هم همان نگرش و نوع نگاه آنها است.
جان ماكسول "

" گاهي وقتها مي توانيم طرز فكر خودمان را در ظاهر پرده پوشي كنيم و كساني كه ما را مي بينند گول بزنيم. اما عمر پرده پوشي چندان دراز نيست. نگرش انسان آنقدر با حجاب مي جنگد تا به طور طبيعي جلوه كند.
جان ماكسول "

" نگرش، احساسي دروني است كه رفتار، نماد بيروني آن است.
جان ماكسول "

" نگرش، حالتي ذهني و دروني است. چه بسا كسي كه نگرش نادرست دارد مرتكب كارهاي غير اخلاقي و غير قانوني نشود، اما نگرش نادرست او سبب از هم پاشاندن تيمي خواهد شد كه در آن عضويت دارد.
جان ماكسول "

" بزرگترين كشف عصر ما اين است كه انسانها مي توانند با اصلاح نگرشهاي ذهني خود، زندگاني خويش را اصلاح كنند.
ويليام جيمز "

" والاترين نگرش هاي ما، هر بار كه غير منتظره به گوش كساني برسد كه براي آنها مهيا و معين نشده اند، بايد و مقرر چنين است كه بسان حمايت و شايد هم جنايت طنين انداز شود.
نيچه "

" چيزي كه بازيكن بزرگ را از بازيكن خوب جدا مي كند، نگرش و حالتي ذهني اوست. اگر ذهن قوي باشد تقريبا هر كاري را كه بخواهيد، مي توانيد انجام دهيد.
كريس اورت "

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
با سلام و خوش آمد گویی . ما در این وبلاگ قصد داریم رازی که خداوند با فرستادن اولین انسان در این دنیا به وجود آورد را به شما معرفی کنیم . مطمئن
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 103
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 280
  • بازدید ماه : 1,586
  • بازدید سال : 12,529
  • بازدید کلی : 471,047
  • کدهای اختصاصی